𝕭𝖑𝖆𝖈𝖐 𝖉𝖆𝖞..
𝕭𝖑𝖆𝖈𝖐 𝖉𝖆𝖞..
𝕡𝕒𝕣𝕥29
٪نه ارباب
×(ی خدمتکار دیگ)
×ارب...اب
*ها
×م..ن
دبدمش
*کجاس
×رفتن از عمارت
*چی
سری رفتم بیرون عمارت
احمقا شما حواستون کجاس
ات رفتتتت
سری چنتاشون رفتن دنبال ات
*هوووف
رفتم تو اتاقش
که ی کاغذ با نوشته دیدم
نوشته های کاغذ:
سلام ددی..
لطفا..
لطفا از دستم عصبانی نشو..
برام ی پیم اومد که انگار یکی میدونه بابا مامانمو کی ازم گرفته
گفت برم تا بهم بگه
ببخشید
قول
قول که بعدش میام خونه
ببخشید ددی
ببخشید که بهت نگفتم
ترسیدم اجازه ندی
دوست دارمممم
*ی لحظه انگار سیاهی چشامو گرفت
سری خودم رفتم ی ماشین برداشتم رفتم دنبال ات
"تو راه بودم
تقریبا اون ساعت هیچی نبود که باهاش برم
داشتم پیاده میرفتم
دیگ تقریبا رسیده بودم
ی چنتا پسر
®علامت یکیشون
®جوننن
∆دافو دافو
÷کجا خوشگله بگو ما عم بیاییم
در یابید که بنده دو تا پست پشت سر هم گذاشتم
پشماتان..
یاااا..
جرم..
𝕡𝕒𝕣𝕥29
٪نه ارباب
×(ی خدمتکار دیگ)
×ارب...اب
*ها
×م..ن
دبدمش
*کجاس
×رفتن از عمارت
*چی
سری رفتم بیرون عمارت
احمقا شما حواستون کجاس
ات رفتتتت
سری چنتاشون رفتن دنبال ات
*هوووف
رفتم تو اتاقش
که ی کاغذ با نوشته دیدم
نوشته های کاغذ:
سلام ددی..
لطفا..
لطفا از دستم عصبانی نشو..
برام ی پیم اومد که انگار یکی میدونه بابا مامانمو کی ازم گرفته
گفت برم تا بهم بگه
ببخشید
قول
قول که بعدش میام خونه
ببخشید ددی
ببخشید که بهت نگفتم
ترسیدم اجازه ندی
دوست دارمممم
*ی لحظه انگار سیاهی چشامو گرفت
سری خودم رفتم ی ماشین برداشتم رفتم دنبال ات
"تو راه بودم
تقریبا اون ساعت هیچی نبود که باهاش برم
داشتم پیاده میرفتم
دیگ تقریبا رسیده بودم
ی چنتا پسر
®علامت یکیشون
®جوننن
∆دافو دافو
÷کجا خوشگله بگو ما عم بیاییم
در یابید که بنده دو تا پست پشت سر هم گذاشتم
پشماتان..
یاااا..
جرم..
۱۱.۵k
۰۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.