جونگ کوک در کمال تعجب با بی حوصلگی میگه:نخوابیدی؟
جونگ کوک در کمال تعجب با بی حوصلگی میگه:نخوابیدی؟
ات که از کارش تعجب کرده بود میگه:خ..خب نه میخواستم تورو خوش حال کنم
جونگ کوک :عاها ممنون(سرد)
ات:چیزی شده؟من کاری کردم؟
جونگ کوک:نه حالام اگر سوال پیچ کردن من تموم شد میرم بخوابم
و میره روی مبل دراز می کشه
(دینگ دینگ:زنگ خونه)
ات با چشمای اشکیش میره درو باز می کنه و جعبه ای که از طرف پست چی گرفته بوده رو می گیره و وارد خونه میشه .. کنار مبلی که جونگ کوک روش دراز کشیده بوده ،میشینه و با بغضی که داشت جعبه رو باز می کنه
ویو ات
با عکسایی که دیدم از شوک از دستم افتادن
و با داد رو به جونگ کوک گفتم:تو خیلی عوضی هستی!
جونگ کوک با تعجب نگام می کنه و میگه:چی؟
شرایط ۱۰ لایک
ات که از کارش تعجب کرده بود میگه:خ..خب نه میخواستم تورو خوش حال کنم
جونگ کوک :عاها ممنون(سرد)
ات:چیزی شده؟من کاری کردم؟
جونگ کوک:نه حالام اگر سوال پیچ کردن من تموم شد میرم بخوابم
و میره روی مبل دراز می کشه
(دینگ دینگ:زنگ خونه)
ات با چشمای اشکیش میره درو باز می کنه و جعبه ای که از طرف پست چی گرفته بوده رو می گیره و وارد خونه میشه .. کنار مبلی که جونگ کوک روش دراز کشیده بوده ،میشینه و با بغضی که داشت جعبه رو باز می کنه
ویو ات
با عکسایی که دیدم از شوک از دستم افتادن
و با داد رو به جونگ کوک گفتم:تو خیلی عوضی هستی!
جونگ کوک با تعجب نگام می کنه و میگه:چی؟
شرایط ۱۰ لایک
۶.۲k
۰۷ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.