part 104
#part_104
#فریال
رها و پسرا داشتن فوتبال میدیدن منو نازیم داشتیم آرایش میکردیم
نازی-فریال اون کرم پودر بده
کردم پودر بهش دادم
داشتم خط چشممو میکشیدم که زنگو زدن منم حواسم پرت شد
خطو تا روی پیشونیم کشیدم
میخواستم اونو پاک کنم که دیدم کسی نمیره درو باز کنه
فریال-کسی نمیخواد درو باز کنه؟
هیچ کدوم سرشونو برنگردوندن فقط به نشونه نه سرشونو تکون دادن
فریال-نازی تو پاشو برو
نازی-میبینی که دستم کثیفه
فریال-شکیببب
شکیب-دارم فوتبال میبینم
فریال-مبین
مبین-دارم تخمه میخورم
فریال-رها
رها-پام درد میکنه
فریال-طاها
طاها-دارم رها رو بوس میکنم
همه برگشتن سمتش
رها-تو،تو فاصله دو کیلومتری از من چطور داری منو بوس میکنی؟
طاها-اصلا من هم دارم فوتبال میبینم هم تخمه میخورم هم پام درد میکنه..من از اینا بیشتر دلیل دارم برای نرفتن
مبین-قانع شدم فری خودت برو
فریال-درد و فری
به ناچار بلند شدم تا برم درو باز کنم
تا درو باز کردم مردی که جلو در بود دستشو گذاشت رو صورتش و شروع کرد به جیغ زدن
با جیغ اون همه بچه ها ریختن بیرون
شکیب-عه پوری چته چرا جیغ میزنی؟
پسره با شنیدن صدای شکیب دستاشو از روی چشماش برداشت
پسره-شکیب داداش این چه وضعشه؟
با زدن این حرف به من اشاره کرد
همه برگشتن سمت من که با دیدنم زدن زیر خنده
فریال-چیشد؟
شکیب-جررر فریال خط چشمت چرا اینطوریه؟🤣
شت یادم رفته بود که خط چشممو پاک کنم
یکی زدم رو پیشونیم و رفتم داخل تا خط چشممو درست کنم
#شکلات_تلخ
#فریال
رها و پسرا داشتن فوتبال میدیدن منو نازیم داشتیم آرایش میکردیم
نازی-فریال اون کرم پودر بده
کردم پودر بهش دادم
داشتم خط چشممو میکشیدم که زنگو زدن منم حواسم پرت شد
خطو تا روی پیشونیم کشیدم
میخواستم اونو پاک کنم که دیدم کسی نمیره درو باز کنه
فریال-کسی نمیخواد درو باز کنه؟
هیچ کدوم سرشونو برنگردوندن فقط به نشونه نه سرشونو تکون دادن
فریال-نازی تو پاشو برو
نازی-میبینی که دستم کثیفه
فریال-شکیببب
شکیب-دارم فوتبال میبینم
فریال-مبین
مبین-دارم تخمه میخورم
فریال-رها
رها-پام درد میکنه
فریال-طاها
طاها-دارم رها رو بوس میکنم
همه برگشتن سمتش
رها-تو،تو فاصله دو کیلومتری از من چطور داری منو بوس میکنی؟
طاها-اصلا من هم دارم فوتبال میبینم هم تخمه میخورم هم پام درد میکنه..من از اینا بیشتر دلیل دارم برای نرفتن
مبین-قانع شدم فری خودت برو
فریال-درد و فری
به ناچار بلند شدم تا برم درو باز کنم
تا درو باز کردم مردی که جلو در بود دستشو گذاشت رو صورتش و شروع کرد به جیغ زدن
با جیغ اون همه بچه ها ریختن بیرون
شکیب-عه پوری چته چرا جیغ میزنی؟
پسره با شنیدن صدای شکیب دستاشو از روی چشماش برداشت
پسره-شکیب داداش این چه وضعشه؟
با زدن این حرف به من اشاره کرد
همه برگشتن سمت من که با دیدنم زدن زیر خنده
فریال-چیشد؟
شکیب-جررر فریال خط چشمت چرا اینطوریه؟🤣
شت یادم رفته بود که خط چشممو پاک کنم
یکی زدم رو پیشونیم و رفتم داخل تا خط چشممو درست کنم
#شکلات_تلخ
۳۱.۸k
۰۶ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.