ادامه Part 27
ادامه Part 27
فیک کلید عشق 🗝️❤️
خانم پارک ا/ت ، آیا این مرد را به همسری میپذیری تا طبق قانون خداوند در پیمان مقدس زناشویی باهم زندگی کنید؟ و در خوشی و ناخوشی در کنارش باشی و با چشم پوشی از دیگران تا وقتی زنده ای خود را وقف او کنی؟
ا/ت : من پارک ا/ت ، سوگند میخورم که هروز به خودم و همسرم پارک جیمین ، یادآوری کنم که چقدر در زندگی ، انسان خوشبخت و خوشانسی هستم چون او را دارم ، در لحظات سخت و دشوار زندگیمان و هنگامی که با مشکل مواجه میشویم ، ثابت قدم و استوار باشیم و همواره به هم ایمان داشته باشیم
منم با چشمایی که از شوق برق میزد حلقه رو داخل انگشتش کردم
عاقد : خداوندا این حلقه را متبرک دار تا این زن و مرد در سایه ی تو به عهد و پیمان خود وفادار باشند ، هم اکنون این دو کبوتر عاشق را زن و شوهر اعلام میکنم
صدای دست زدن همه بلند شد
با گفتن این جمله ی عاقد جیمین دستاشو دور صورتم قاب کرد و لباشو رو لبام گذاشت ، داشت ادامه میداد که
با صدای تهیونگ به خودمون اومدیم
تهیونگ : بسه عروسو خوردی😂
با این حرف تهیونگ همه زدن زیر خنده
بلاخره امشبم تموم شد و ما بلاخره بهم رسیدیم
🔞توجه توجه🔞 از این قسمت تا اونجا که ایموجی میزارم اسماته لطفا اگر جنبه ندارید برید تا به ایموجی قلب بنفش برسید
با جیمین داشتیم برمیگشتیم خونه
جیمین : وقتشه تورو مال خودم کنم بیبی گرل
ا/ت : جیمینا من همین الانم مال توعم ، یااا نکنه داری از اون لحاظ میگی
جیمین لبخند بدجنسی زد که با چشمک همراه شد
جیمین : چندقلو دوست داری؟
ا/ت : یااا منحرف هنوز مهر ازدواجمون خشک نشده
جیمین : نگران نباش میشه
از الان دنبال اسم مناسب برای بچه باش
و شب خدا میدونه چیشد🔞😈
دیگه بقیشو خودتون تصور کنید من خیلی بچه ی پاکیَم😂
فیک کلید عشق 🗝️❤️
خانم پارک ا/ت ، آیا این مرد را به همسری میپذیری تا طبق قانون خداوند در پیمان مقدس زناشویی باهم زندگی کنید؟ و در خوشی و ناخوشی در کنارش باشی و با چشم پوشی از دیگران تا وقتی زنده ای خود را وقف او کنی؟
ا/ت : من پارک ا/ت ، سوگند میخورم که هروز به خودم و همسرم پارک جیمین ، یادآوری کنم که چقدر در زندگی ، انسان خوشبخت و خوشانسی هستم چون او را دارم ، در لحظات سخت و دشوار زندگیمان و هنگامی که با مشکل مواجه میشویم ، ثابت قدم و استوار باشیم و همواره به هم ایمان داشته باشیم
منم با چشمایی که از شوق برق میزد حلقه رو داخل انگشتش کردم
عاقد : خداوندا این حلقه را متبرک دار تا این زن و مرد در سایه ی تو به عهد و پیمان خود وفادار باشند ، هم اکنون این دو کبوتر عاشق را زن و شوهر اعلام میکنم
صدای دست زدن همه بلند شد
با گفتن این جمله ی عاقد جیمین دستاشو دور صورتم قاب کرد و لباشو رو لبام گذاشت ، داشت ادامه میداد که
با صدای تهیونگ به خودمون اومدیم
تهیونگ : بسه عروسو خوردی😂
با این حرف تهیونگ همه زدن زیر خنده
بلاخره امشبم تموم شد و ما بلاخره بهم رسیدیم
🔞توجه توجه🔞 از این قسمت تا اونجا که ایموجی میزارم اسماته لطفا اگر جنبه ندارید برید تا به ایموجی قلب بنفش برسید
با جیمین داشتیم برمیگشتیم خونه
جیمین : وقتشه تورو مال خودم کنم بیبی گرل
ا/ت : جیمینا من همین الانم مال توعم ، یااا نکنه داری از اون لحاظ میگی
جیمین لبخند بدجنسی زد که با چشمک همراه شد
جیمین : چندقلو دوست داری؟
ا/ت : یااا منحرف هنوز مهر ازدواجمون خشک نشده
جیمین : نگران نباش میشه
از الان دنبال اسم مناسب برای بچه باش
و شب خدا میدونه چیشد🔞😈
دیگه بقیشو خودتون تصور کنید من خیلی بچه ی پاکیَم😂
۲۷.۳k
۲۳ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.