پیشی مافیا پارت ۱۴

یونگی: هیونجین!!
از زبان راوی:
یونگی استرس زیادی داشت و با چشم هایی که ترس در ان دیده میشد نگاه میکرد ولی چرا؟
(فلش بک به چند سال پیش)
یونگی پسری شاد و مهربون بود و دوستی به اسم هیونجین داشت و این دو نفر فقط ۱۴ سال سن داشتن.
خانواده یونگی و هیونجین باهم دشمن بودن و خبر نداشتن که این دو نفر باهم دوستن.
یونگی برادر کوچکی به اسم کای داشت که ۱۰ سالش بود.
علت دشمنی این دو خانواده باهم به دلیل اینکه پدر و مادر هیونجین فکر میکنن انها دخترشان آیو را کشتن.
حقیقت اینه که آیو خودکشی کرده بود ولی انها این حرف رو باور نمیکردند.
یک رور این دو خانواده
تصمیم میگیرن باهم صلح کنن
اما بعد از چند دقیقه پدر هیونجین و پدر یونگی روی سر هم اسلحه نشونه گرفتن. هیونجین
و یونگی سعی کردن جلوی انها رو بگیرن
یونگی زمانی که خواست تفنگ رو از پدرش بگیرد اشتباهی شلیک کرد و به پدر هیونجین خورد و مرد...هیونجین از اون موقع تصمیم گرفت انتقام بگیرد و یک شب که همه
خواب بودن اون تفنگ برداشت و به خانه ی یونگی رفت و از طریق پنجره وارد اتاق شد و برادر یونگی
رو کشت‌.
این دو نفر از هم متنفر شدن و دوستیشون نابود شد...