آتچرا منو آوردین هققققق

آت:چرا منو آوردین هققققق
جونگکوک:چون ما دوستت داریم
آت:هقققق ولو کنین مگه دزدیدن اینقدر راحته
شوگا:واسه ما آره چون ما مافیایم هر مافیایی هم نه بزرگ ترین مافیای جهان
آت تا الان تو بغل جیمین داشت دست و پا میزد یهو ساکت شد و گفت
آت:چ..چی
ولم کنین هقققق
جیمین سر آت رو چسبودند به سینش و گفت
شش آروم باش ما بلایی سرت نمیاریم

آت همش گریه میکرد بی صدا و چیزی هم نمی‌گفت
تا اینکه تو بغل جیمین خوابش برد

(از اونجایی که خیلی تنبلم)
یک هفته بعد🤣
دیدگاه ها (۰)

جین ویو آت از وقتی اومده اینجا خیلی ساکته و آزمون میترسهامشب...

شوگابه گفته مدیر کمپانی قراره به بوسان بریم و اونجا تو یه خو...

آقای لی اومد به همراه همسر هررش ایششش لباسشو نگاهنامجون :سلا...

آت بازم یه روز دیگه مادر آت: دختره هرزه زود باش بهتره امروز ...

مست خون ( پارت ۸ )

پارت ۸

پارت جدید

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط