فیک درد عشق
فیک درد عشق
فصل دوم (پارت پنج)
ا/ت ویو
در به در تک تک اتاق هارو گشتم اما کسی نبود
بازم به بیرون نگاه کردم
داشت سوار ماشین میشد
سریع رفتم پایین
همین که رسیدم ماشین رفت
تقریبا تا نصف راه دنبالشون دویدم ولی ماشین خیلی ازم دور شده بود
با ناامیدی برگشتم داخل
جونگ مین اومد سمتم و گفت
° مامان حالت خوبه؟
- اره چیزی نیست ...
° ولی چرا رنگت پریده؟
- چیزی نیست
° باشه بهت اب بدم؟
- اره یه کوچولو
جونگ مین
° بله؟
- یه خانومی از اینجا با عجله رد نشد؟
° خانوم ؟
- اره یه زن با موهای بلوند و صورت استخونی؟
° نه ولی چرا این رو میپرسی؟
- هیچی فقط خواستم بدونم شما ندیدید همین
° باشه بیا بریم پیش بقیه
بعد از اینکه رفتیم و نشستیم همه باهم گفتن کجا بودید شما؟
° هیچی رفته بودیم بیرون یکم هوا بخوریم
- ااا . اره
بعد از گذشت یک ساعت دیگه کم کم وقت رفتن شد
دونه دونه مهمونا از سالن خارج شدن ما هم باهاشون رفتیم
داخل راه که بودیم گوشی جونگ کوک زنگ خورد
+ الو ...... خب ........ واقعا؟
یعنی مطمئنی؟ .......... دوربین هارو دوباره چک کنید امکان نداره .......... یعنی من هر ماه اون همه پول میدم اون عوضیا می خوابیدن به جای اینکه نگهبانی بدن .......... بهشون بگو تا اگر پیداش نکنن همین که برسم اونجا تیکه پارشون میکنم
- چیزی شده؟
+ یه عوضی رفته از شرکت دزدی کرده
° چی؟
+ نمیدونم فکر کنم در گاوصندوق رو شکوندن
° یعنی تمامیه مدارک رو بردن؟
- صبر کن مدارکی رو هم که من داده بودم بهت اونجا گذاشته بودی درسته؟
+ درسته
- جونگ کوک اگر اون مدارک از بین بره چی؟
چه خاکی به سرمون بریزیم؟
+ نمیدونم فعلا چیزی نمیدونم
° ولی مگه اونجا پر از بادیگارد نبوده؟
+ چهارتا عوضی اشغال خوابشون برده برا همین دزدی شده
° بی پدر مادرا هر ماه کلی پول میگیرن که آخر اینشکلی بشه؟
+ همشون رو میکشم
فصل دوم (پارت پنج)
ا/ت ویو
در به در تک تک اتاق هارو گشتم اما کسی نبود
بازم به بیرون نگاه کردم
داشت سوار ماشین میشد
سریع رفتم پایین
همین که رسیدم ماشین رفت
تقریبا تا نصف راه دنبالشون دویدم ولی ماشین خیلی ازم دور شده بود
با ناامیدی برگشتم داخل
جونگ مین اومد سمتم و گفت
° مامان حالت خوبه؟
- اره چیزی نیست ...
° ولی چرا رنگت پریده؟
- چیزی نیست
° باشه بهت اب بدم؟
- اره یه کوچولو
جونگ مین
° بله؟
- یه خانومی از اینجا با عجله رد نشد؟
° خانوم ؟
- اره یه زن با موهای بلوند و صورت استخونی؟
° نه ولی چرا این رو میپرسی؟
- هیچی فقط خواستم بدونم شما ندیدید همین
° باشه بیا بریم پیش بقیه
بعد از اینکه رفتیم و نشستیم همه باهم گفتن کجا بودید شما؟
° هیچی رفته بودیم بیرون یکم هوا بخوریم
- ااا . اره
بعد از گذشت یک ساعت دیگه کم کم وقت رفتن شد
دونه دونه مهمونا از سالن خارج شدن ما هم باهاشون رفتیم
داخل راه که بودیم گوشی جونگ کوک زنگ خورد
+ الو ...... خب ........ واقعا؟
یعنی مطمئنی؟ .......... دوربین هارو دوباره چک کنید امکان نداره .......... یعنی من هر ماه اون همه پول میدم اون عوضیا می خوابیدن به جای اینکه نگهبانی بدن .......... بهشون بگو تا اگر پیداش نکنن همین که برسم اونجا تیکه پارشون میکنم
- چیزی شده؟
+ یه عوضی رفته از شرکت دزدی کرده
° چی؟
+ نمیدونم فکر کنم در گاوصندوق رو شکوندن
° یعنی تمامیه مدارک رو بردن؟
- صبر کن مدارکی رو هم که من داده بودم بهت اونجا گذاشته بودی درسته؟
+ درسته
- جونگ کوک اگر اون مدارک از بین بره چی؟
چه خاکی به سرمون بریزیم؟
+ نمیدونم فعلا چیزی نمیدونم
° ولی مگه اونجا پر از بادیگارد نبوده؟
+ چهارتا عوضی اشغال خوابشون برده برا همین دزدی شده
° بی پدر مادرا هر ماه کلی پول میگیرن که آخر اینشکلی بشه؟
+ همشون رو میکشم
۱.۲k
۲۶ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.