فیک درد عشق
فیک درد عشق
فصل دوم(پارت شش)
بعد از چند دیقه به عمارت رسیدیم همین که ما پیاده شدیم جونگ کوک رفت
یه نگاه به جونگ مین انداختم که از عصبانیت قرمز شده بود اروم برگشت سمتم و گفت
° کی جرات کرده دست به همچین کاری بزنه؟
- فقط یه نفر جراتش رو داشت که الان مرده
° اون شخص کی بوده؟
- کیم تهیونگ
° شاید افراد همدستش به واسطه ی ثروتش همچین کاری کرده باشن
- میدونی چیه؟
افرادش هم همراه باهاش کشته شدن
° مطمئن باش یکی مونده که الان داره اینکار رو میکنه
- شاید
ا/ت
بعد از اینکه یه دوش اب گرم گرفتم رفتم داخل تراس تا یکم به ماه نگاه کنم
در همین حین در تراس باز شد و جونگ کوک اومد داخل
- جونگ کوک
چی شد؟ چیزی پیدا کردی؟
+ اون عوضی خیلی ماهر بوده
- راستش رو بخوای امشب یونا رو دیدم
+ یونا؟
- اهم
ولی تا خواستم باهاش حرف بزنم غیب شد
با یه ماشین سیاه از عمارت خارج شد
+ مطمئنی؟
- اره خودش بود ..... هیچ تغییری نکرده بود
همون مو همون اندام ...... همون چهره
+ پس خودش بوده
- یعنی میگی اون این کار رو کرده؟
+ چه کسی جز اون از ما کینه داره
در ضمن یونا تنها همدست زنده ی تهیونگه
- ولی اون چطوری جرات کرده این کار رو انجام بده؟
+ اون با مین جی همدسته با مادر بچه ی تهیونگ
- ولی من فکر نمیکنم مین جی اجازه ی همکاری با اون رو داشته باشه
به هرحال اون تقریبا برده ی خاندان سیسیله
+ شاید اون برده ی اونا باشه ولی این رو بدون که خاندان سیسیل برای نابودیه من از هیچ چیز دریغ نمیکنه
- چرا لین قضیه تموم نمیشه؟
چرا اون عوضیا به ما گیر دادن؟
+ نمیدونم شاید به خاطر جایگاهمونه
- جونگ کوک مواظب خودت باش و اینکه نزار جونگ مین وارد این قضیه بشه
چون واسش بد تموم میشه
+ باشه فعلا برو داخل سرما میخوری
- باشه
صبح
سریع از خواب بیدار شدم و رفتم سمت دسشویی بعد از اینکه دست و صورتم رو شستم رفتم پایین تا صبحونه بخورم
° صبح بخیر
- صبح بخیر زیبا
° مسخره میکنی؟
- نه پسر به این جذابی اصلا من چرا باید پسر خودم رو مسخره کنم؟(لپش رو کشید)
° ماماننننننن این همه ابهت جمع نکردم که تو خرابش کنی
- اوووو پسر با ابهت من
حالا دیگه لوس بازی درنیار برو لباس هات رو بپوش و برو شرکت
° چشم
- افرین
بعد از اینکه جونگ مین رفت منم لباس هام رو پوشیدم و رفتم سمت شرکت
فصل دوم(پارت شش)
بعد از چند دیقه به عمارت رسیدیم همین که ما پیاده شدیم جونگ کوک رفت
یه نگاه به جونگ مین انداختم که از عصبانیت قرمز شده بود اروم برگشت سمتم و گفت
° کی جرات کرده دست به همچین کاری بزنه؟
- فقط یه نفر جراتش رو داشت که الان مرده
° اون شخص کی بوده؟
- کیم تهیونگ
° شاید افراد همدستش به واسطه ی ثروتش همچین کاری کرده باشن
- میدونی چیه؟
افرادش هم همراه باهاش کشته شدن
° مطمئن باش یکی مونده که الان داره اینکار رو میکنه
- شاید
ا/ت
بعد از اینکه یه دوش اب گرم گرفتم رفتم داخل تراس تا یکم به ماه نگاه کنم
در همین حین در تراس باز شد و جونگ کوک اومد داخل
- جونگ کوک
چی شد؟ چیزی پیدا کردی؟
+ اون عوضی خیلی ماهر بوده
- راستش رو بخوای امشب یونا رو دیدم
+ یونا؟
- اهم
ولی تا خواستم باهاش حرف بزنم غیب شد
با یه ماشین سیاه از عمارت خارج شد
+ مطمئنی؟
- اره خودش بود ..... هیچ تغییری نکرده بود
همون مو همون اندام ...... همون چهره
+ پس خودش بوده
- یعنی میگی اون این کار رو کرده؟
+ چه کسی جز اون از ما کینه داره
در ضمن یونا تنها همدست زنده ی تهیونگه
- ولی اون چطوری جرات کرده این کار رو انجام بده؟
+ اون با مین جی همدسته با مادر بچه ی تهیونگ
- ولی من فکر نمیکنم مین جی اجازه ی همکاری با اون رو داشته باشه
به هرحال اون تقریبا برده ی خاندان سیسیله
+ شاید اون برده ی اونا باشه ولی این رو بدون که خاندان سیسیل برای نابودیه من از هیچ چیز دریغ نمیکنه
- چرا لین قضیه تموم نمیشه؟
چرا اون عوضیا به ما گیر دادن؟
+ نمیدونم شاید به خاطر جایگاهمونه
- جونگ کوک مواظب خودت باش و اینکه نزار جونگ مین وارد این قضیه بشه
چون واسش بد تموم میشه
+ باشه فعلا برو داخل سرما میخوری
- باشه
صبح
سریع از خواب بیدار شدم و رفتم سمت دسشویی بعد از اینکه دست و صورتم رو شستم رفتم پایین تا صبحونه بخورم
° صبح بخیر
- صبح بخیر زیبا
° مسخره میکنی؟
- نه پسر به این جذابی اصلا من چرا باید پسر خودم رو مسخره کنم؟(لپش رو کشید)
° ماماننننننن این همه ابهت جمع نکردم که تو خرابش کنی
- اوووو پسر با ابهت من
حالا دیگه لوس بازی درنیار برو لباس هات رو بپوش و برو شرکت
° چشم
- افرین
بعد از اینکه جونگ مین رفت منم لباس هام رو پوشیدم و رفتم سمت شرکت
۲.۲k
۲۶ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.