پارت هشتاد شش غریبه آشنا
#پارت_هشتاد_شش #غریبه_آشنا
ئونسو
+بکهیون من میخوام برم پیش یونا
-ای بابا تو چه گیری دادی به اون
+بد باهاش حرف زدیم اون خودش حالش خوب نبود
-خیلی خب برو
+تو نمیای
-نه حوصله ندارم
+باشه پس من رفتم
سهون:ئونسو کجا میری
+پیش یونا
سهون:بهش بگو منتظرشم
+اهوم باشه بهش میگم اگه خبر نداده بودن تا حالا بهشون
سهون:باشه مرسی
از خوابگاه اومدم بیرون رفتم خوابگاه گرلز جنیریشن..خجالت میکشم ازش بیچاره،در زدم
یه دختر در رو باز کرد من نمیشناختمشون هنوز درست،نمیدونستم کیه
+سلام،ببخشید من با یونا کار داشتم،هستش؟
دختره:اهوم هستش چیکارش داری؟
+میخوام با خودش حرف بزنم
دختر:باشه، الان صداش میکنم
صداشو میشنیدم ک صداش کرد
دختر:یونااا بیا کارت دارن
یونا:کی
دختر:این دختره که مشاوره اکسو شده،چی بود اسمش
یونا:ئونسو؟
دختر:آره آره همین ک گفتی جلو در کارت داره
یونا:چرا نگفتی بیاد داخل،هیچ وقت بزرگ نمیشی تو
دختر:غرغرو نشووو
اومد جلو در
یونا:سلام من معذرت میخوام بفرمایید داخل
+نه مرسی همینجا خوبه اومدم کار داشتم باهات
یونا:خب بیا بریم داخل
دستمو گرفت آوردم داخل،چقد مهربونه من چجوری حرف زدم باهاش این چجوری با من رفتار میکنه
یونا:بیا بشین راحت باش گلم
+مرسی
یونا:چی میخوری برات بیارم
+نه دیگه چیزی نمیخوام بیا بشین حرف بزنیم
یونا:آخه همینجوری که نمیشه
+بیا بشینن دیگه
یونا:باشه بگو
+من رفتم با لی سومان حرف زدم
یونا:واقعا چی گفت
+قرارت با بکهیون بهم خورد
یونا:واییی چه خوبببب مرسییی مرسییی
+نه نه صبر کن یه چیزی دیگه
یونا:چی
+بجای بکهیون باید با یکی دیگه بری
یونا:با کی
+سهون
یونا:کی دوباره بگو
+سهون
یونا:آها خوبه
رفت تو فکر،یه لبخند هم اومد رو لباش
+یونا
+یوناا
یونا:چی؟بله
+حدسشو میزدم
یونا:حدس چیو
+هیچی
یونا:بگو دیگه
+بعدا شاید بهت گفتم،الانم اگه اشکال نداره شماره تو بهم بده
یونا:باشه حتما
+فک کنم یه دوست خواننده دیگه پیدا کردم
یونا:فک نکن مطمئن باش
+راستی من معذرت میخوام
یونا:برای چی
+من و بکهیون اون روز بد حرف زدیم،مخصوصا من
یونا:نه اشکال نداره ،شما هم عصبی بودید
+خب توام عصبی و ناراحت بودی نباید اونجوری برخورد میکردم خودم میدونم،تو خیلی مهربونی ک حتی به روم نیاوردی
یونا:نظر لطفته عزیزم من حق میدادم بهت
+بازم معذرت میخوام،من برم دیگه
یونا:خواهش میکنم عزیزم،خوش آمدی
از در رفتم بیرون،یادم رفت بگم سهون چی گفت
+راستی سهون گفت منتظرته فرداشب
یونا:باشه
اسم سهون میاد ذوق میکنه،این تو دلش یه چیزایی میگذره مطمئنم
کاری از نویسنده گروه:@forough_wolf
#exo #Gharibeh_ashena
ئونسو
+بکهیون من میخوام برم پیش یونا
-ای بابا تو چه گیری دادی به اون
+بد باهاش حرف زدیم اون خودش حالش خوب نبود
-خیلی خب برو
+تو نمیای
-نه حوصله ندارم
+باشه پس من رفتم
سهون:ئونسو کجا میری
+پیش یونا
سهون:بهش بگو منتظرشم
+اهوم باشه بهش میگم اگه خبر نداده بودن تا حالا بهشون
سهون:باشه مرسی
از خوابگاه اومدم بیرون رفتم خوابگاه گرلز جنیریشن..خجالت میکشم ازش بیچاره،در زدم
یه دختر در رو باز کرد من نمیشناختمشون هنوز درست،نمیدونستم کیه
+سلام،ببخشید من با یونا کار داشتم،هستش؟
دختره:اهوم هستش چیکارش داری؟
+میخوام با خودش حرف بزنم
دختر:باشه، الان صداش میکنم
صداشو میشنیدم ک صداش کرد
دختر:یونااا بیا کارت دارن
یونا:کی
دختر:این دختره که مشاوره اکسو شده،چی بود اسمش
یونا:ئونسو؟
دختر:آره آره همین ک گفتی جلو در کارت داره
یونا:چرا نگفتی بیاد داخل،هیچ وقت بزرگ نمیشی تو
دختر:غرغرو نشووو
اومد جلو در
یونا:سلام من معذرت میخوام بفرمایید داخل
+نه مرسی همینجا خوبه اومدم کار داشتم باهات
یونا:خب بیا بریم داخل
دستمو گرفت آوردم داخل،چقد مهربونه من چجوری حرف زدم باهاش این چجوری با من رفتار میکنه
یونا:بیا بشین راحت باش گلم
+مرسی
یونا:چی میخوری برات بیارم
+نه دیگه چیزی نمیخوام بیا بشین حرف بزنیم
یونا:آخه همینجوری که نمیشه
+بیا بشینن دیگه
یونا:باشه بگو
+من رفتم با لی سومان حرف زدم
یونا:واقعا چی گفت
+قرارت با بکهیون بهم خورد
یونا:واییی چه خوبببب مرسییی مرسییی
+نه نه صبر کن یه چیزی دیگه
یونا:چی
+بجای بکهیون باید با یکی دیگه بری
یونا:با کی
+سهون
یونا:کی دوباره بگو
+سهون
یونا:آها خوبه
رفت تو فکر،یه لبخند هم اومد رو لباش
+یونا
+یوناا
یونا:چی؟بله
+حدسشو میزدم
یونا:حدس چیو
+هیچی
یونا:بگو دیگه
+بعدا شاید بهت گفتم،الانم اگه اشکال نداره شماره تو بهم بده
یونا:باشه حتما
+فک کنم یه دوست خواننده دیگه پیدا کردم
یونا:فک نکن مطمئن باش
+راستی من معذرت میخوام
یونا:برای چی
+من و بکهیون اون روز بد حرف زدیم،مخصوصا من
یونا:نه اشکال نداره ،شما هم عصبی بودید
+خب توام عصبی و ناراحت بودی نباید اونجوری برخورد میکردم خودم میدونم،تو خیلی مهربونی ک حتی به روم نیاوردی
یونا:نظر لطفته عزیزم من حق میدادم بهت
+بازم معذرت میخوام،من برم دیگه
یونا:خواهش میکنم عزیزم،خوش آمدی
از در رفتم بیرون،یادم رفت بگم سهون چی گفت
+راستی سهون گفت منتظرته فرداشب
یونا:باشه
اسم سهون میاد ذوق میکنه،این تو دلش یه چیزایی میگذره مطمئنم
کاری از نویسنده گروه:@forough_wolf
#exo #Gharibeh_ashena
۱۸.۷k
۲۲ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۸۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.