پارت ۱۷ عشق و نفرت
من و سوجون سوار ماشین شدیم رفتیم کارائوکه
ا/ت: لپ تاپ تو اوردی؟
سوجون: اره، گذاشتم عقب
ا/ت: خوبه
(رسیدیم)
رفتیم تو
ا/ت: خب من چند تا اهنگ انتخاب کردم، تو چی؟
سوجون: منم چند تا اهنگ انتخاب کردم
نشستیم اهنگارو دانلود کردیم زود تموم شد
ا/ت: اهنگ کم داریم
سوجون: به سوآ و بک هیونم بگو اهنگ بهت معرفی کنن
ا/ت: باشه، خب پس کارمون تموم شد
سوجون: اره، خب الان چیکار کنیم
ا/ت: نمی دونم
(گوشی سوجون زنگ خورد)
سوجون: الو ... باشه... خدافظ
ا/ت: کی بود؟
سوجون: خواهرم، من باید برم
ا/ت: باشه اشکالی نداره تاکسی میگیرم میرم
سوجون: مطمئنی؟
ا/ت: اره
سوجون: باشه پس من میرم خدافظ
ا/ت: خدافظ
(سوجون رفت)
یه مدت بعد از اینکه سوجون رفت منم دیگه میخواستم برگردم خونه یه کم که راه رفتم احساس کردم یه دستمال اومد جلو دهنم و بعدش سیاهی مطلق
کوک ویو *
ا/ت دیر کرده بود هر چقدرم بهش زنگ میزدم جواب نمی داد نگرانش شده بودم وقتی زنگ زدم سوجون گفت ا/ت می خواسته تاکسی بگیره بیاد نکنه بلایی سرش اومده 😟یکی بهم پیام داد عکس ا/ت و فرستاده بود (اگه میخوای خانوم کوچولوت سالم بمونه بیا به ادرسی که میگم) این عوضی دیگه کیه می کشمش 😡
ا/ت ویو*
چشمامو باز کردم تو یه اتاق تاریک بودم که فقط یه چراغ داشت، دست و پام به یه صندلی بسته بود یه مدت بعد یکی اومد تو اتاق
؟؟؟: به به بهوش اومدی؟
ا/ت: تو کی هستی؟
؟؟؟: خیلی خوشگلی میخوای قبل از اینکه خودمو معرفی کنم خوش بگذرونیم
ا/ت: بازم کن پسره هرزه یه دیوونه
؟؟؟ : هرزه؟(پوزخند) میدونی فکر کنم باید خودمو درست معرفی کنم (اومد جلوی ا/ت وایستاد)
؟؟؟ : گوش کن من شوگا هستم و یکی از دشمنای جونگکوکم، الانم تورو دزدیدم تا وقتی اومد نجاتت بده بکشمش
ا/ت: نمیخواد نقشه تو برام مرور کنی
شوگا: خیلی دل و جرئت داری نه؟ البته پررو هم هستی
ا/ت:(یکی با پا زد تو دی*کش) من پررو نیستم فقط مثل دخترای دیگه نمیترسم که اگه چیزی گفتم منو بکشی
شوگا: آخخخ... خب الان یکاری میکنم تا از این به بعد بترسی
دستامو باز کرد انداختم رو زمین یه شلاق برداشت اون قدر منو زد که نمیتونستم حرف بزنم و ازم خون میرفت که یدفعه جونگکوک اومد تو یه مشت زد به صورت شوگا
شوگا: آه... به به دوست قدیمی
کوک: شوگای عوضی بهت هشدار داده بودم دستت به دوست دخترم نخوره...
ادامه دارد...
ا/ت: لپ تاپ تو اوردی؟
سوجون: اره، گذاشتم عقب
ا/ت: خوبه
(رسیدیم)
رفتیم تو
ا/ت: خب من چند تا اهنگ انتخاب کردم، تو چی؟
سوجون: منم چند تا اهنگ انتخاب کردم
نشستیم اهنگارو دانلود کردیم زود تموم شد
ا/ت: اهنگ کم داریم
سوجون: به سوآ و بک هیونم بگو اهنگ بهت معرفی کنن
ا/ت: باشه، خب پس کارمون تموم شد
سوجون: اره، خب الان چیکار کنیم
ا/ت: نمی دونم
(گوشی سوجون زنگ خورد)
سوجون: الو ... باشه... خدافظ
ا/ت: کی بود؟
سوجون: خواهرم، من باید برم
ا/ت: باشه اشکالی نداره تاکسی میگیرم میرم
سوجون: مطمئنی؟
ا/ت: اره
سوجون: باشه پس من میرم خدافظ
ا/ت: خدافظ
(سوجون رفت)
یه مدت بعد از اینکه سوجون رفت منم دیگه میخواستم برگردم خونه یه کم که راه رفتم احساس کردم یه دستمال اومد جلو دهنم و بعدش سیاهی مطلق
کوک ویو *
ا/ت دیر کرده بود هر چقدرم بهش زنگ میزدم جواب نمی داد نگرانش شده بودم وقتی زنگ زدم سوجون گفت ا/ت می خواسته تاکسی بگیره بیاد نکنه بلایی سرش اومده 😟یکی بهم پیام داد عکس ا/ت و فرستاده بود (اگه میخوای خانوم کوچولوت سالم بمونه بیا به ادرسی که میگم) این عوضی دیگه کیه می کشمش 😡
ا/ت ویو*
چشمامو باز کردم تو یه اتاق تاریک بودم که فقط یه چراغ داشت، دست و پام به یه صندلی بسته بود یه مدت بعد یکی اومد تو اتاق
؟؟؟: به به بهوش اومدی؟
ا/ت: تو کی هستی؟
؟؟؟: خیلی خوشگلی میخوای قبل از اینکه خودمو معرفی کنم خوش بگذرونیم
ا/ت: بازم کن پسره هرزه یه دیوونه
؟؟؟ : هرزه؟(پوزخند) میدونی فکر کنم باید خودمو درست معرفی کنم (اومد جلوی ا/ت وایستاد)
؟؟؟ : گوش کن من شوگا هستم و یکی از دشمنای جونگکوکم، الانم تورو دزدیدم تا وقتی اومد نجاتت بده بکشمش
ا/ت: نمیخواد نقشه تو برام مرور کنی
شوگا: خیلی دل و جرئت داری نه؟ البته پررو هم هستی
ا/ت:(یکی با پا زد تو دی*کش) من پررو نیستم فقط مثل دخترای دیگه نمیترسم که اگه چیزی گفتم منو بکشی
شوگا: آخخخ... خب الان یکاری میکنم تا از این به بعد بترسی
دستامو باز کرد انداختم رو زمین یه شلاق برداشت اون قدر منو زد که نمیتونستم حرف بزنم و ازم خون میرفت که یدفعه جونگکوک اومد تو یه مشت زد به صورت شوگا
شوگا: آه... به به دوست قدیمی
کوک: شوگای عوضی بهت هشدار داده بودم دستت به دوست دخترم نخوره...
ادامه دارد...
۱۹.۳k
۲۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.