فیک سرنوشت تلخ و شیرین

Part 13

ات:آره دارم چرا من تنهایی باید کار کنم؟؟
تهیونگ:همین که تو این خونه دارم نگهت میدارم از سرت زیاده...پس ساکت شو و کارت رو بکن
ات :ایششش
تهیونگ:و یادت باشه چه جوری حرف بزنی
ات:باشه(حرصی)
تهیونگ:و وایستا وایستا قوانین دیگه ای هم هست
ات:مگه قبل از اینکه ازدواج کنیم نگفته بودی؟؟
تهیونگ:نچ اینا جدیدا چون تو این خونه زندگی میکنی
ات:هوففف بگو
تهیونگ:یه بار دیگه بگی هوف من میدونم و تو قانون اول
دوم اینکه صبحانه راس ساعت ۷ آماده باشه نهار ساعت ۱۲ و شام هم ساعت ۸
ات:امر دیگه ای ندارین😒
تهیونگ:وسط حرف زدن من صحبت نکن....هر روز اتاق ها رو مرتب میکنی و همه جا باید تمیز باشه حتی یه لک هم روی چیزی نباشه....الکی هم تو کارای من دخالت نمیکنی فهمیدی؟؟
ات:اوهوم
تهیونگ:چی گفتی؟؟
ات:بله
تهیونگ:بله نه چشم
ات:باشه چشم
تهیونگ:میتونی بری به کارات برسی...بعد از ظهر هم باید بری خرید...کارت رو میز هست برای خونه خرید کن چیزایی هم که میخوای بخر
ات:چشم
ات ویو:از اتاق رفتم بیرون ایشش پسره ی هوف ولش کن هی میگه این کار رو بکن اون کارو نکن حالا خدمتکار هم که شدم هعییی چاره ای نیست باید بسوزم و بسازم برم ناهار درست کنم باز تا غر غر نکرده...همین که مشغول به آشپزی شدم تهیونگ از پله ها پایین اومد و به در خروجی که رسید گفت...نگران نباش نگهبان داره اینجا من تا دو ساعت دیگه برمیگردم غذا آماده باشه
ات:چشم
تهیونگ:مواظب نمکش هم باش از غذا های شور خوشم نمیاد
ات:چشم(حرصی)
تهیونگ:حرص نخور ضرر داره(نیشخند)
ات ویو:تا خواستم جوابش رو بدم از در رفت بیرون واقعا داره میره رو مخم اه فعلا ناهار رو درست کنم که باز نیاد بگه چرا درست نکردی و از این چرت و پرتا
ادامه دارد......‌
دیدگاه ها (۲)

فیک وقتی دخترشی اما همیشه بین تو و برادرت فرق میذاشت

فیک وقتی دخترشی اما همیشه بین تو و برادرت فرق میذاشت

چندپارتی عشق در هاگوارتز

فیک وقتی دخترشی ولی همیشه بین تو و برادرت فرق میذاشت

پارت۱۳ # حلقه_سکوت تهیونگ: ماچ بهت من میرم استراحت کنمات:...

#سناریو وقتی داری تو اشپزخونه اهنگ نرو مریم رو میخونی واکنشش...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟓عشق مافیاویو بورامبا جیمین رفتم خونش فردا باید میرفتم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط