مافیای مغرور من
⛓️🩸 مافیای مغرور من 🩸⛓️
⛓️🩸پارت ۷🩸⛓️
یهو خوردم به ی پسر سرمو بردم بالا دیدم زل زره بهم گفتم جیا : هعی مگه کوری گفت یون : آخ شرمنده منم از کنارش رد شدم رفتم تو آشپز خونه پیش اجوما بهش گفتم جیا: اجوما باید چیکار کنم بهم گفت اجوما: برو کف زمین رو تمیز کن منم رفتم دستمال ورداشتم شروع کردم به تمیز کردن دیدم تهیونگ( فکرای بد نکنید اسمشو از روی برگه ی استخدام خوندم) اومد و به دیوار تکیه داد شروع کرد به سیب خوردن و همزمان منو با دقت نگاه میکرد بعد از ۱۰ دقیقه کلافه بهش نگاه کردم گفتم جیا: مگه بیکاری وایسادی منو نگاه میکنی تهیونگ: به کارت برس زیاد حرف نزن جیا : حتما امر دیگه تهیونگ: وایسا دیدم رفت گلدون رو از جلوی پنجره ورداشت خاکش رو زمین ریخت و گفت تهیونگ: حالا جمع کن بهش نگاه کردم 😐
🩶ویو تهیونگ🩶
دیدم بهم نگاه کرد نگاهش صد تا ف.حش داشت قشنگ معلوم بود داره حرص میخوره منم با پوزخند رفتم طبقه بالا دوش بگیرم
💗ویو جیا💗
با حرس خاک هارو جمع کردم اخخخخ فقط میخوام پا.رش کنم ای خدااا رفتم پیش اجوما گفتم جیا: دیگه چیکار کنم اجوما: هیچ برو اتاق تهیونگ رو تمیز کن لباس های کثیف رو برام بیار گفتم جیا: باش رفتم تو اتاقصدای اب میومد فکر کنم حموم بود رفتم اتاق رو تمیز کردم داشتم لباس هارو جدا میکردم رسیدم به لباس زیر که یهو...ادامه دارد
حمايت فراموش نشه♥️
⛓️🩸پارت ۷🩸⛓️
یهو خوردم به ی پسر سرمو بردم بالا دیدم زل زره بهم گفتم جیا : هعی مگه کوری گفت یون : آخ شرمنده منم از کنارش رد شدم رفتم تو آشپز خونه پیش اجوما بهش گفتم جیا: اجوما باید چیکار کنم بهم گفت اجوما: برو کف زمین رو تمیز کن منم رفتم دستمال ورداشتم شروع کردم به تمیز کردن دیدم تهیونگ( فکرای بد نکنید اسمشو از روی برگه ی استخدام خوندم) اومد و به دیوار تکیه داد شروع کرد به سیب خوردن و همزمان منو با دقت نگاه میکرد بعد از ۱۰ دقیقه کلافه بهش نگاه کردم گفتم جیا: مگه بیکاری وایسادی منو نگاه میکنی تهیونگ: به کارت برس زیاد حرف نزن جیا : حتما امر دیگه تهیونگ: وایسا دیدم رفت گلدون رو از جلوی پنجره ورداشت خاکش رو زمین ریخت و گفت تهیونگ: حالا جمع کن بهش نگاه کردم 😐
🩶ویو تهیونگ🩶
دیدم بهم نگاه کرد نگاهش صد تا ف.حش داشت قشنگ معلوم بود داره حرص میخوره منم با پوزخند رفتم طبقه بالا دوش بگیرم
💗ویو جیا💗
با حرس خاک هارو جمع کردم اخخخخ فقط میخوام پا.رش کنم ای خدااا رفتم پیش اجوما گفتم جیا: دیگه چیکار کنم اجوما: هیچ برو اتاق تهیونگ رو تمیز کن لباس های کثیف رو برام بیار گفتم جیا: باش رفتم تو اتاقصدای اب میومد فکر کنم حموم بود رفتم اتاق رو تمیز کردم داشتم لباس هارو جدا میکردم رسیدم به لباس زیر که یهو...ادامه دارد
حمايت فراموش نشه♥️
۱۵.۹k
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.