عروسکم

پارت :۲
تهیونگ کتشو گرفت
تهیونگ :کوک بریم
اونا رفتن
لیسا:برگام
جنی : چی؟
لیسا : چقدر گاد بودی
جنی : ما اینیم دیگه 😎
جنی لیسا رفتن کلاس ازدر وارد شدن تهیونگ و کوک و دیدین که تو کلاس نشسته بودن و داشتن با دوتا پسر دیگه حرف میزدن
لیسا:جنی اونجارو
جنی : دیدم ،بی محلی کن
تهیونگ هم متوجه ورود دخترا شد
چند دقیقه بعد
مدیر :بچه ها معلم جغرافیتون نیومده ، ساکت تو کلاس بشینید


تهیونگ : جین اون دوتا دختر کین ؟
جین : همونایی که تازه امدن
تهیونگ :اها ،اسمشون چی بود
جین: جنی، لیسا، جیسو ،رزی
جین :نکنه میخوای مخشونو بزنی ؟
ته : نه بابا
کوک : من بگم ؟
جین : بفرما میمون
(کوک داستانو برای جین و جمین تعریف کرد )

پیش دخترا

جنی لیسا هم داستانو برای جیسو تعرف کردن
جنی :رزی !
رزی!رزییییییی
رزی :چیشده (با داد )
جنی : چیکار تو دفترت میکنی
رزی : خصوصی عه
جنی : اوکیه مشکلی نیس



چند دقیقه بعد

پسرا رفتن پیش دخترا

ته:پس تو دوستات تازه امدید توی مدرسه
جنی از روی میز بلند شد و رفت جلوی تهیونگ
جنی : مشکلت چیه ؟
ته : مشکلم تویی
همه دخترا و پسرا پشت سر تهیونگ و جنی بودن
جنی :میخوای کاری کنم مرغای اسمون به حالت گریه کنن
ته : خیلی بچه تر از این حرفایی
جنی پاشو گذاشت جلوی پای تهیونگ و تهیونگ و به جلو کشوند
ته خورد زمین
همه ته و مسخره میکردن
جین میخواست جنی رو هول بده اما جیسو امد جلو و جین و هول داد
رزی :بچه ها دارین زیاد روی میکنید
تهیونگ در حالی که روی زمین دراز کشیده بود پای جنی رو کشید جنی افتاد رو تهیونگ
جنی:عنتر برقی
ته: اگه من برقیم تو گازی هستی
درحالی که بچه های کلاس دورشون جمع شد بودن معلم امد و ته و جنی رو از هم جدا کرد .

بعد ماجرا همه رفتن خونه هاشون


خونه دخی ها

جنی : خسته شدممممم
لیسا :منم
رزی: گشنمه
جیسو :میاید بریم سونگ
جنی:راس میگی
لیسا و رزی :اوکیه بریم

(سونگ توی بار کار میکنه و دوست قدیمی دختراس )





#تهنی




حمایت کنید 😊
دیدگاه ها (۲)

عروسکم

عروسکم

کپشن *

کپشن*

بهترین دوستی ها پارت ۲و شروع کرد به فیزیک درس دادن زنگ تفریح...

دختر جهنمی

بهترین دوستی ها پارت ۱ویو جنی صبح با صدای زنگ آلارم بلند شدم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط