ملودیتلخ

ملودی_تلخ🍷
Part: 15
جیغ کشیدم و هیرون پتو رو دوباره دورم جمع کردم اما کار از کار گذشته بود


_چکار میکنی؟
+م.. من.. من.... دیدی؟
سعی کرد نخنده
_اره
+همه چیو؟
نتونست دوم بیاره و لبخند کوچیکی زد
_همه چیو

بعد لباس رو رو کاناپه گذاشت و رو تخت دراز کشید

میخواستم بمیرم
نه نه نه امکان نداره نه نه اون ندیده

سعی کردم خونسرد به نظر بیام
رفتم و لباس رو برداشتم

_سریع عوض کن

با ترس بهش نگاه کردم
کثافت
+میشه بری بیرون میخوام لباس عوض کنم
ریز بهم نگاه کرد

همون طور که چشماش بسته بود با صدای بم گفت
_من که دیدم همه چیو دیگه چی رو میخوای بپوشونی؟



༺༈༺༼༻༻★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭٭★༺༈ད༻
دیدگاه ها (۰)

ملودی_تلخ🍷Part: 16جیغ خفه ای کشیدم اروم میخندید +خیلی بی حیا...

ملودی_تلخ🍷Part: 17سریع قبول کردممیتونم حداقل هانول رو ببینم؟...

ملودی_تلخ🍷Part: 14ابروم رفته بودسرخ شده بودم و نمی دونستم چک...

ملودی_تلخ🍷Part: 13هرچی میکشیدم بیرون نمی اومدخم شدم تا لباس ...

#بد_بوی#پارت_۴۴#الینا وقتی جیمسون چشماش رو باز کرد دکتر گفت ...

#Gentlemans_husband#season_Third#part_267همه باهم اهانی زمزم...

( ظهور ازدواج )( پارت۳۸۷ فصل ۳ )با بغض گفتم الا : گلوله خور...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط