علامت یونا ؛
علامت یونا ؛
علامت جونگکوک _
علامت بقیه "
علامت کای ^
علامت یونهی &
پارت ¹⁵
................
نزدیکمه بزنم ناکارش کنم ..... یه پنج دیقه ای شده بود بازی شروع شده بود و من عین مجسمه واساده بودم وسط حال وقتشه دست به کار بشم اروم و بی صدا راه میرفتم نکنه یه یکی بخورم ؟ نکنه یهو یه جن بیاد !! نکنه یه وقت تسخیر بشم !!! نهههه من نمیخوام بازی کنم ولی نه نمیشه من گفتم نمیترسم اگه انصراف بدم ضایع میشم تازه گفتن انصرافی در کار نیس خدایااااا واسا ببینم این صدایه چی بود یکی داشت بغل گوشم نفس میکشید تکون نمیخوردم که حس کردم داره دستشو میاره بالا منم فرصت رو از دس ندادم و یکی با بالشت محکم زدم تو صورتش و در رفتم فقط صدایه افتادنش اومد کیو زدم؟ یکم جلو رفتم و شرو کردم دست زدن به وسایل تا پیداش کنم تو کشو هارو بی صدا گشتم ولی پیداش نکردم ای بابا
...... نیم ساعته دارم میگردم این کلید وا مونده کجاس اخه یهو بویه یه عطر خیلی اشنا به دماغم خورد امم کیه یعنی ... خوب اسگل جونگکوکه دیگه یهو محکم منو گرفت و دستشو جلویه دهنم گرف و خیلی اروم گفت
_ اروم باش منم
؛؛ ....
_ چی میگی ... اها دستمو بردارم
؛؛ خفه شدم چیکار میکنین واسه چی منو گرفتین ولم کنید میخوام برنده بشم
_ نه نمیشه اگه کلیدو پیدا کردی رد کن بیاد
؛؛ کلید چی من هنوز جاکلیدیم پیدا نکردم تازه پیدا کنمم خودم میرم درو باز میکنم
_ششش اروم میشنون .... چه عطر خوش بویی داری
؛؛ چیی ؟
_ از عطرت تعریف کردم همین
؛؛ ولم کن میخوام ببرمم
با بالشت زدم تو صورتش و رفتم اون اولی کی بود که زدمش؟ بعدا معلوم میشه .... پیدا کردمممم ایولاااا باریکلا به خودم ... واسا ببینم حالا در کجاس به هرحال پیدا میکنم کلید که دست خودمه بازی تموم شده ..... وای نفس ندارم عه دررررو پیدا کردمممم کلیدو انداختم و باز
کردم درو هوایه تازهههه اخیش برقارو روشن کردم دیدم جین تا کمر رفته تو کشو هایه بغل در تهیونگم رو مبلا بود و بقیه هم اینور اونور
؛؛ خوببب من بردمممم
جیمین " واسا ببینم این قبول نیست من همه جارو گشتم
تهیونگ و جین "" ارهههه
؛؛ کلید دقیقا افتاده بود زیرمبل طبقه بالا
نامجون "افرین بردی حالا پاداش برنده رو میدیم
جیهوپ " چی هست جایزه
یونگی که تا الان هیچ تکونی نخورده بود و بازیم نکرده بود اومد جلو
نامجون " اینه که قلقلکش بدیممم بچا حملههههه
؛؛ واسا چی ؟ نهههه
یکم مقاومت کردم بعد از یه عالمه قلقلک تمومش کردن خدایی پاداش بود یا مجازات ..... یک ساعت نشسته بودیم و حرف میزدیم و اخر فهمیدم کیو زدم جیمین بود احساس گناه میکنم چرا زدم اخه بالاخره بلند شدیم و رفتیم خونه و از جونگکوک تشکر کردم و رفتم بالا هوفف
خسته شدم لباسمو عوض کردم و مسواک زدم و خوابیدم
علامت جونگکوک _
علامت بقیه "
علامت کای ^
علامت یونهی &
پارت ¹⁵
................
نزدیکمه بزنم ناکارش کنم ..... یه پنج دیقه ای شده بود بازی شروع شده بود و من عین مجسمه واساده بودم وسط حال وقتشه دست به کار بشم اروم و بی صدا راه میرفتم نکنه یه یکی بخورم ؟ نکنه یهو یه جن بیاد !! نکنه یه وقت تسخیر بشم !!! نهههه من نمیخوام بازی کنم ولی نه نمیشه من گفتم نمیترسم اگه انصراف بدم ضایع میشم تازه گفتن انصرافی در کار نیس خدایااااا واسا ببینم این صدایه چی بود یکی داشت بغل گوشم نفس میکشید تکون نمیخوردم که حس کردم داره دستشو میاره بالا منم فرصت رو از دس ندادم و یکی با بالشت محکم زدم تو صورتش و در رفتم فقط صدایه افتادنش اومد کیو زدم؟ یکم جلو رفتم و شرو کردم دست زدن به وسایل تا پیداش کنم تو کشو هارو بی صدا گشتم ولی پیداش نکردم ای بابا
...... نیم ساعته دارم میگردم این کلید وا مونده کجاس اخه یهو بویه یه عطر خیلی اشنا به دماغم خورد امم کیه یعنی ... خوب اسگل جونگکوکه دیگه یهو محکم منو گرفت و دستشو جلویه دهنم گرف و خیلی اروم گفت
_ اروم باش منم
؛؛ ....
_ چی میگی ... اها دستمو بردارم
؛؛ خفه شدم چیکار میکنین واسه چی منو گرفتین ولم کنید میخوام برنده بشم
_ نه نمیشه اگه کلیدو پیدا کردی رد کن بیاد
؛؛ کلید چی من هنوز جاکلیدیم پیدا نکردم تازه پیدا کنمم خودم میرم درو باز میکنم
_ششش اروم میشنون .... چه عطر خوش بویی داری
؛؛ چیی ؟
_ از عطرت تعریف کردم همین
؛؛ ولم کن میخوام ببرمم
با بالشت زدم تو صورتش و رفتم اون اولی کی بود که زدمش؟ بعدا معلوم میشه .... پیدا کردمممم ایولاااا باریکلا به خودم ... واسا ببینم حالا در کجاس به هرحال پیدا میکنم کلید که دست خودمه بازی تموم شده ..... وای نفس ندارم عه دررررو پیدا کردمممم کلیدو انداختم و باز
کردم درو هوایه تازهههه اخیش برقارو روشن کردم دیدم جین تا کمر رفته تو کشو هایه بغل در تهیونگم رو مبلا بود و بقیه هم اینور اونور
؛؛ خوببب من بردمممم
جیمین " واسا ببینم این قبول نیست من همه جارو گشتم
تهیونگ و جین "" ارهههه
؛؛ کلید دقیقا افتاده بود زیرمبل طبقه بالا
نامجون "افرین بردی حالا پاداش برنده رو میدیم
جیهوپ " چی هست جایزه
یونگی که تا الان هیچ تکونی نخورده بود و بازیم نکرده بود اومد جلو
نامجون " اینه که قلقلکش بدیممم بچا حملههههه
؛؛ واسا چی ؟ نهههه
یکم مقاومت کردم بعد از یه عالمه قلقلک تمومش کردن خدایی پاداش بود یا مجازات ..... یک ساعت نشسته بودیم و حرف میزدیم و اخر فهمیدم کیو زدم جیمین بود احساس گناه میکنم چرا زدم اخه بالاخره بلند شدیم و رفتیم خونه و از جونگکوک تشکر کردم و رفتم بالا هوفف
خسته شدم لباسمو عوض کردم و مسواک زدم و خوابیدم
۱۳.۲k
۱۰ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.