پرستار نینیمون پارت 1

سادناویو سلام من پارک سادنا هستم 19 سالمه و تازه از بوسان به سعول اومدم تصمیم گرفتم برم یه کار پیدا کنم اما الان تغریبان یه هفتس هیچ کاری پیدا نکردم که دوستم زنگ زد
سادنا+، دوستش=
+سلام
=سلام خانم پارک جونی خوبی؟
+اره مرسی ممنون تو خوبی
=ممنون مرسی میگم سادنا واست کار پیدا کردم
+واقعا حالا چی هست؟
=خب یه عمارت تو...... هست که توش اقایی به اسم پارک جیمین هستش که صاحابشه بچش تازه 2 سالش شده یه پرستار میخوتست گفتم تو بری
+اها باش ادرسو بفرست برم
=باش ادرس اینه........
ادمین ویو
خلاسه سادنا بلند شدرفت خونهی اونا خونه که نه عمارت بود واس خودش حالا بریمجیمین
جیمین ویو
سلام من جیمین هستم تازه قراره 29 سالم بشه همسرمو از دست دادمو الان با بچه ی دو سالم تنهام امروز یکی زنگ زد گفت دخری به اسم سادنا پارک سادنا قراره بیاد دیرین دیرینگ (مثلا صدای زنگ)
سادنا ویو
رفتم اونجا درو زدم که یکی واکرد رفتم داخل(علامت اجوما#)
#سلام شما
+ام سلام ببخشید من پارک سادنا هستم
#اها بله بفرمتیید اتاق اقا ی پارک
رفتیم بالاتا در اتاقو وا کرد چشام از حدقه زد بیرون اون.. اون.
ادامه دارد 20 تا لایک و فالورامو به 40 برسونید