چهار پارتی درخواستی( تهیونگ ) 3
چهار پارتی درخواستی( تهیونگ ) 3
_ عم یه کم دیگه مهمونی شرو میشه بهتره بریم و به بقیه ملحق بشیم
+ بله درسته
{ اخخخخ مردم تو این یه ساعت 😑 حالا باید برم مانا رو پیدا کنم داشتم قدم میزدم که یکی دستشو گزاشت رو شونم }
÷ هی تو کجا بودی دختر؟؟؟؟؟؟؟
+ عم هیچی داشتم قهوه میخوردم با اون مرده
÷ دقیقا با کدوم مرده؟؟؟؟
+ همون یارویی که میگی خیلی وعضش توپه
÷ اقای کیم تهیونگ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
+ اره فکر کنم همون بود
÷ وای دختر تو دیوونه ای چطور تونستی اون موقع که جلوش نشسته بودی نفس بکشی؟؟؟ میدونی با کی قهوه خوردی؟؟؟؟؟ اصلا چطوری مخشو زدی؟ کی حساب کرد ؟ ببینم نزاشتی که اون حساب کنه؟؟؟؟؟
+ هییییی اروم باش بابا چیز خاصی نبود فقط یه قهوه بود
÷ الان از دستت خود زنی میکنم ا/ت اون کیم تهیونگ بودههههه
+ حالا هرکی که بوده
{ رفتم و نشستم یه جا که چند تا بادیگارد از طبقه ای که ما قهوه خوده بودیم نوشیدنی اورده بودن
تا اینکه رسید به من یکی برداشتم و تشکر کردم
اول فکر میکردم اب میوه هست اما وقتی بوش کردم فهمیدم مشروبه
ضرری نداشت باعث میشد طعم تلخ قهوه رو بشوره
یه شات زدم بالا که سرم گیج رفت یا خودم گفتم شاید اگه یکی دیگه بخورم خوب بشم
رفتم و یه پیک دیگه برداشتم و کم کم کشیدم بالا داشتم مست میشدم که یهو مانا اومد و لیوان رو از دستم کشید و انداخت زمین }
÷ ا/ت بس کن کم تر بخور برات ضرر داره
+ اههه چی میگی ولم کن
{ اونم با دستم پس زدم و یه لیوان دیگه برداشتم و کشیدم بالا
کامل مست بودم و شاهد کم شدن مهمون ها و بازدید کننده ها بودم
نمیتونستم از خوردن مشروب دست بکشم یه شات دیگه هم زدم و رفتم رو میز زیر پله ها خودمو انداختم
خیلی خابم میومد
یکی یکی ادما میرفتن
مانا اومد سمتم و گفت }
÷ ا/ت دیر وقته بیا بریم فردا خاب میمونی
+ ولم کن بزار خوش بگذرونم
÷ ا/ت تو مستی نمیفهمی باید بریم
+ نمیخاااام
÷ اههه اصلا به من چه
{ اینو جفت و رفت
چند دقیقه ای گذشت و هیچ کس تو سالن نبود
که یکی با میکرفون گفت }
_ عم یه کم دیگه مهمونی شرو میشه بهتره بریم و به بقیه ملحق بشیم
+ بله درسته
{ اخخخخ مردم تو این یه ساعت 😑 حالا باید برم مانا رو پیدا کنم داشتم قدم میزدم که یکی دستشو گزاشت رو شونم }
÷ هی تو کجا بودی دختر؟؟؟؟؟؟؟
+ عم هیچی داشتم قهوه میخوردم با اون مرده
÷ دقیقا با کدوم مرده؟؟؟؟
+ همون یارویی که میگی خیلی وعضش توپه
÷ اقای کیم تهیونگ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
+ اره فکر کنم همون بود
÷ وای دختر تو دیوونه ای چطور تونستی اون موقع که جلوش نشسته بودی نفس بکشی؟؟؟ میدونی با کی قهوه خوردی؟؟؟؟؟ اصلا چطوری مخشو زدی؟ کی حساب کرد ؟ ببینم نزاشتی که اون حساب کنه؟؟؟؟؟
+ هییییی اروم باش بابا چیز خاصی نبود فقط یه قهوه بود
÷ الان از دستت خود زنی میکنم ا/ت اون کیم تهیونگ بودههههه
+ حالا هرکی که بوده
{ رفتم و نشستم یه جا که چند تا بادیگارد از طبقه ای که ما قهوه خوده بودیم نوشیدنی اورده بودن
تا اینکه رسید به من یکی برداشتم و تشکر کردم
اول فکر میکردم اب میوه هست اما وقتی بوش کردم فهمیدم مشروبه
ضرری نداشت باعث میشد طعم تلخ قهوه رو بشوره
یه شات زدم بالا که سرم گیج رفت یا خودم گفتم شاید اگه یکی دیگه بخورم خوب بشم
رفتم و یه پیک دیگه برداشتم و کم کم کشیدم بالا داشتم مست میشدم که یهو مانا اومد و لیوان رو از دستم کشید و انداخت زمین }
÷ ا/ت بس کن کم تر بخور برات ضرر داره
+ اههه چی میگی ولم کن
{ اونم با دستم پس زدم و یه لیوان دیگه برداشتم و کشیدم بالا
کامل مست بودم و شاهد کم شدن مهمون ها و بازدید کننده ها بودم
نمیتونستم از خوردن مشروب دست بکشم یه شات دیگه هم زدم و رفتم رو میز زیر پله ها خودمو انداختم
خیلی خابم میومد
یکی یکی ادما میرفتن
مانا اومد سمتم و گفت }
÷ ا/ت دیر وقته بیا بریم فردا خاب میمونی
+ ولم کن بزار خوش بگذرونم
÷ ا/ت تو مستی نمیفهمی باید بریم
+ نمیخاااام
÷ اههه اصلا به من چه
{ اینو جفت و رفت
چند دقیقه ای گذشت و هیچ کس تو سالن نبود
که یکی با میکرفون گفت }
۴۳.۶k
۰۱ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.