My Pretty dady
My Pretty dady
Part 5
کوک: میتونی کارتو شروع کنی
ا/ت: خیلی ممنون*
* پنج ساعت بعد*
ا/ت: اه..خسته شدم..گشنمه..هااا کوک گفته بود طبقه پایین کافی شاپه کنار سالن غذا خوری..که کوک رو دیدم
کوک: سلامم..خسته شدی؟😂
ا/ت:هومم
کوک: بیا باهم بریم کافی شاپ منم دارم میرن اونجا*
ا/ت: باشه؟
کوک: چی میخوری؟
ا/ت: هر چیزی جز کافئین
کوک: دوست نداری؟
ا/ت: حساسیت دارم
کوک: اووو..شیک..
ا/ت: توت فرنگیییی..اووو ببخشید چون دوستم شدی احساس..میدونی نمیتونم..باهات اونطوری صحبت کنم
کوک: میدونم
ا/ت: باز ببخشید
کوک: عیبی نداره.. منم اینطوری راحت ترم
ا/ت:*
*
کوک:بفرما
ا/ت: مرسی
Part 5
کوک: میتونی کارتو شروع کنی
ا/ت: خیلی ممنون*
* پنج ساعت بعد*
ا/ت: اه..خسته شدم..گشنمه..هااا کوک گفته بود طبقه پایین کافی شاپه کنار سالن غذا خوری..که کوک رو دیدم
کوک: سلامم..خسته شدی؟😂
ا/ت:هومم
کوک: بیا باهم بریم کافی شاپ منم دارم میرن اونجا*
ا/ت: باشه؟
کوک: چی میخوری؟
ا/ت: هر چیزی جز کافئین
کوک: دوست نداری؟
ا/ت: حساسیت دارم
کوک: اووو..شیک..
ا/ت: توت فرنگیییی..اووو ببخشید چون دوستم شدی احساس..میدونی نمیتونم..باهات اونطوری صحبت کنم
کوک: میدونم
ا/ت: باز ببخشید
کوک: عیبی نداره.. منم اینطوری راحت ترم
ا/ت:*
*
کوک:بفرما
ا/ت: مرسی
- ۲۱.۳k
- ۲۲ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط