همسر اجباری پارت صد و نود
#همسر_اجباری #پارت_صد و نود
با یه ببخشید از بچه ها جدا شدم و رفتم بیرون آالچیق واستادم. ومثال الکی شماره هانگ رو گرفتم. شروع کردم به
حرف زدن وسطاش میخندیدم.وبعد از چند دقیقه شمارشو گرفتمو اونم با لحن خوب و متشخص باهام حرف میزد.
واسم کامل توضیح داد و بعد از قطع کردن گوشی رفتم سمت بچه ها اریا اخماشو تو هم کشیده بود .
احسان:هانگ بود.
-اره.
-پسر خوبیه خیلی آرومه.
بعد یه چشمک زدبهم.
فهمیدم میخواد حرص دربیاره.
روم سمت احسان بود اما آریا هم تو دیدم بودآریا قاشقی که با هاش داشت چایی رو با شکر هم میزد رو در اورد و با
انگشت شست بهش فشار میداد قاشق داشت خم میشد تو دستش که صدای امیر اومد
رومو کردم سمتش
امیر:اره با منم حرف زد ازش بدم نیومد.اتفاقا درمورد تو )منظورش من بودم(پرسید. در مورد مدرکت.
میگفت من همیشه از زنای ایرانی که واسه مذهب و دینشون ارزش قائلن و حجابشونو حفظ میکنن احترام و ارزش
خاصی قائلم.
آریا در حال ترکیدن بود.
-پس چشمشو گرفتی.
عسل:آنا همیشه تو چشمه.
آریا:شین پاشو بریم باال پرونده ها رو مرتب کنیم.
آریا بلندش وباشین رفتن داخل .بچه هاخنده شون گرفته بود .ریز ریزخندیدن
عسل:آخیش دلم خنک شد.
با یه ببخشید از بچه ها جدا شدم و رفتم بیرون آالچیق واستادم. ومثال الکی شماره هانگ رو گرفتم. شروع کردم به
حرف زدن وسطاش میخندیدم.وبعد از چند دقیقه شمارشو گرفتمو اونم با لحن خوب و متشخص باهام حرف میزد.
واسم کامل توضیح داد و بعد از قطع کردن گوشی رفتم سمت بچه ها اریا اخماشو تو هم کشیده بود .
احسان:هانگ بود.
-اره.
-پسر خوبیه خیلی آرومه.
بعد یه چشمک زدبهم.
فهمیدم میخواد حرص دربیاره.
روم سمت احسان بود اما آریا هم تو دیدم بودآریا قاشقی که با هاش داشت چایی رو با شکر هم میزد رو در اورد و با
انگشت شست بهش فشار میداد قاشق داشت خم میشد تو دستش که صدای امیر اومد
رومو کردم سمتش
امیر:اره با منم حرف زد ازش بدم نیومد.اتفاقا درمورد تو )منظورش من بودم(پرسید. در مورد مدرکت.
میگفت من همیشه از زنای ایرانی که واسه مذهب و دینشون ارزش قائلن و حجابشونو حفظ میکنن احترام و ارزش
خاصی قائلم.
آریا در حال ترکیدن بود.
-پس چشمشو گرفتی.
عسل:آنا همیشه تو چشمه.
آریا:شین پاشو بریم باال پرونده ها رو مرتب کنیم.
آریا بلندش وباشین رفتن داخل .بچه هاخنده شون گرفته بود .ریز ریزخندیدن
عسل:آخیش دلم خنک شد.
۳.۲k
۲۱ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.