Love and hate عشق و نفرت
Love and hate { عـشـق و نـفـرت }
" part 13 "
ا.ت : اوه اوه ، چه حرفاااا
جونگکوک : 😎😎
ویو ا.ت : خیلی خوابم گرفته بود و سرم و رو گذاشتم روی شونه جونگکوک و خوابم برد...
ویو جونگکوک : اون بوی موهاش داشت دیوونم میکرد
یونجین : خب خب بچه ها از خواب ناز بلند شین که رسیدیم بوسان (, با صدای بلند ,)
جونگکوک : دختر خوشگلم!!! بلند شو رسیدیم
ا.ت : رسیدیم؟؟ ( با حالت خوابالویی )
یونجین : خب بچه ها اول میریم شهر بازی ، خوبه؟؟
همه ی بچه ها : بله استاد
ا.ت : واییی هانااااا ذوققق میریم شهربازییی ( با خوشحالی )
هانا : ارههههه ( با خوشحالی )
وومین : میبینم ا.ت با جونگکوک خیلی خوشحاله . نه نمیشه اون برای منه ، میدونم چکار کنم ( اگه توی مشخصات فیک نگاه کرده باشید نوشتم وومین کیه )
جونگکوک : هوی وومینِ کوچه سگ ، واس چی به دوست دختر من نگاه میکنی؟؟؟ هااااا ( با داد و عصبانیت )
وومین : دلم خواست ، به تو چه؟؟
ویو جونگکوک : اومدم برم بزنمش که ا.ت اومد و جلوم رو گرفت و گفت
ا.ت : عشقم ، تو ببخشش ، دیگه نگا نمیکنه ، بیا بریم
دخترای توی اتوبوس : وایی دختر دیدی ، عجب دوست پسریه!! ( خیلی آروم )
یونجین : جونگکوک و ا.ت و وومین ، بسه وگرنه به هر سه تاتون صفر میدم
جونگکوک ، ا.ت ، وومین : چشم استاد ، ببخشید
جونگکوک : ولی ا.ت من یه روز حال این پسره رو جا میارم
ا.ت : باشه عشقم ، منم کمکت میکنم
تهیونگ : وایی مستر جئون ، عجب مثلث عشقیی شده
جونگکوک : بخدا یدونه میزنم دهنت ( داره میدوعه دنبال تهیونگ )
تهیونگ : گوه خوردممممم
جونگکوک : باشه این دفعه میبخشمت
پرش زمانی شهربازی
ا.ت : وایی جونگکوکککک ، چقدر اینجا خوشگلهههه
جونگکوک : دوست داری اول سوار کدوم شیم؟؟
ا.ت : اون ( اشاره به چرخ و فلک )
جونگکوک : بیا بریم توی صف بلیت بگیریم
ا.ت : باشه عشقم تو برو توی صف من میرم دستشویی آرایشمو درست کنم
جونگکوک : من که میدونم داری از صف فرار میکنی ولی نمیتونم ثابت کنم
ا.ت : 🤣🤣🤣
ویو ا.ت : رفتم دستشویی تا آرایشمو درست کنم ، تا اومدم بیرون بیرون یهو....
جای حساس تموم کردم نه ؟؟؟ پارت بعدی ممکنه خیلی خفن باشههههه
شرط ؟ نه ، چون فالوورام زیاد شدن ولی فردا میزارم پارت بعد رو
ببخشید که این چند روز نتونستم بزار ، مستمر داشتم ، البته ریدم
" part 13 "
ا.ت : اوه اوه ، چه حرفاااا
جونگکوک : 😎😎
ویو ا.ت : خیلی خوابم گرفته بود و سرم و رو گذاشتم روی شونه جونگکوک و خوابم برد...
ویو جونگکوک : اون بوی موهاش داشت دیوونم میکرد
یونجین : خب خب بچه ها از خواب ناز بلند شین که رسیدیم بوسان (, با صدای بلند ,)
جونگکوک : دختر خوشگلم!!! بلند شو رسیدیم
ا.ت : رسیدیم؟؟ ( با حالت خوابالویی )
یونجین : خب بچه ها اول میریم شهر بازی ، خوبه؟؟
همه ی بچه ها : بله استاد
ا.ت : واییی هانااااا ذوققق میریم شهربازییی ( با خوشحالی )
هانا : ارههههه ( با خوشحالی )
وومین : میبینم ا.ت با جونگکوک خیلی خوشحاله . نه نمیشه اون برای منه ، میدونم چکار کنم ( اگه توی مشخصات فیک نگاه کرده باشید نوشتم وومین کیه )
جونگکوک : هوی وومینِ کوچه سگ ، واس چی به دوست دختر من نگاه میکنی؟؟؟ هااااا ( با داد و عصبانیت )
وومین : دلم خواست ، به تو چه؟؟
ویو جونگکوک : اومدم برم بزنمش که ا.ت اومد و جلوم رو گرفت و گفت
ا.ت : عشقم ، تو ببخشش ، دیگه نگا نمیکنه ، بیا بریم
دخترای توی اتوبوس : وایی دختر دیدی ، عجب دوست پسریه!! ( خیلی آروم )
یونجین : جونگکوک و ا.ت و وومین ، بسه وگرنه به هر سه تاتون صفر میدم
جونگکوک ، ا.ت ، وومین : چشم استاد ، ببخشید
جونگکوک : ولی ا.ت من یه روز حال این پسره رو جا میارم
ا.ت : باشه عشقم ، منم کمکت میکنم
تهیونگ : وایی مستر جئون ، عجب مثلث عشقیی شده
جونگکوک : بخدا یدونه میزنم دهنت ( داره میدوعه دنبال تهیونگ )
تهیونگ : گوه خوردممممم
جونگکوک : باشه این دفعه میبخشمت
پرش زمانی شهربازی
ا.ت : وایی جونگکوکککک ، چقدر اینجا خوشگلهههه
جونگکوک : دوست داری اول سوار کدوم شیم؟؟
ا.ت : اون ( اشاره به چرخ و فلک )
جونگکوک : بیا بریم توی صف بلیت بگیریم
ا.ت : باشه عشقم تو برو توی صف من میرم دستشویی آرایشمو درست کنم
جونگکوک : من که میدونم داری از صف فرار میکنی ولی نمیتونم ثابت کنم
ا.ت : 🤣🤣🤣
ویو ا.ت : رفتم دستشویی تا آرایشمو درست کنم ، تا اومدم بیرون بیرون یهو....
جای حساس تموم کردم نه ؟؟؟ پارت بعدی ممکنه خیلی خفن باشههههه
شرط ؟ نه ، چون فالوورام زیاد شدن ولی فردا میزارم پارت بعد رو
ببخشید که این چند روز نتونستم بزار ، مستمر داشتم ، البته ریدم
- ۱.۶k
- ۱۳ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط