Love with die

Love with die
Part 9
ا/ت: با ویبره گوشی ار خواب پریدم تهیونک بود..تنها کلمه هایی که شنیدم این بود و باعث شدن در کسری از ثانیه خودمو به بیمارستان برسونم..(.زخم معده.. بیمارستان.. کوک)..مجبور شدم چند بار از کارکنان بپرسم که کوک تو کدوم بخشه..تهیونگگگ..کوک کو؟
ته:آروم باش..مامانش پیششه..سالمه
ا/ت: چه اتفاقی افتاده؟
ته: آسپیرین..دوزش بالا بوده..حواسش نبود
ا/ت: چی؟ ( شک)
ته: چیزی میخوای؟.
ا/ت: نه..نه خوبم ( نشستن)
ته: نگران نباش خوب میشع
ا/ت: مرسی!
ا/ت؛ بعد چند دقیقه طاقت نیاوردم و رفتم داخل*.. سلام خوبید؟ ( آروم) میخواید من پیشش باشم؟
م/ت: خیلی دوست دارم پیشش باشم ولی باید استراحت کنم
ا/ت: چیزی نیاز ندارید؟.. بیارم؟!
م/ت: نه ممنون عزیزم
ا/ت: کنار کوک نشستم و به محض اینکه در باز بسته شد دست کوک رو گرفتم و نوازش کردم*
کوک: کیع؟ ( ضعیف)
ا/ت: منم!
کوک: ا/ت تویی؟.. اینجا چیکار میکنی؟ ( ضعیف)
ا/ت: اومدم بخورمت..اومدم ببینمت دیگه؟!.. خوبی؟😂
کوک: فکر نکنم امروز حوصله داشته باشم
ا/ت: درسته..استراحت بکن..
کوک: دستمو بگیر!
ا/ت: حتما*.. لباشو بوسه زدم :)
کوک: ممنونم
ا/ت: :).. بخواب من اینجام :)
کوک: اهوم
ا/ت: محو صورتش شده بودم که با بوی محلول ضد عفونی کننده پر شده بود خیره بودم..تنها عطری که از کوک میفهمیدی د عفونی کننده بود..اینقدر محو شده بودم که کوک فهمید
کوک: به چی نگاه میکنی؟
ا/ت: به عمه ام
کوک: به عمتم اینقدر عاشقانه نگاه میکنی؟
ا/ت: آرع..مشکلیع؟.. عمه خودمه
کوک؛ ( با این حرفش ذوق کردم) عمتم تو رو دوست دارع ♡
ا/ت:( چنان ذوق کردم که احساس کردم دارم پرواز میکنم) میشه بریم ایتالیا؟
کوک: چیی؟
ا/ت: ایتالیا
کوک: میدونم میگم برای چی؟
ا/ت: ملت واسع چی میرن ایتالیا..میرن ای خداا
کوک: 😂..با این وضعیتم؟
ا/ت: حالا وقتی خوب شدی
کوک: ( ا/ت من هیچوقت قرار نیست خوب بشم) باشع
ا/ت: خنده*
( خونه)
کوک: داشتم به بیرون از پنجره نگاه میکردم که ا/ت بهم گفت غذا آماده اس*..
ا/ت: حالت خوبع؟
کوک: با سر تکون دادم آره*
ا/ت:بیا غذاتو بخور
کوک: اهوم*
دیدگاه ها (۱۰)

Love with diePart 1۰کوک: ازت میخوام باهام بیای!ا/ت: نه( گریع...

Love with die Last Part ا/ت: لوازمم رو آماده کردم کوک از قبل...

Love with die Part 8ا/ت: با اصرار کوک هتل رو گرفتم و رفتیم ا...

Love with die Part 7کوک:دختری که اینجا بود یه روز هایی دوست ...

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

پارت ۷۷ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط