غریبه ای توی رستوران
#غریبه_ای_توی_رستوران
جیمین: به دستیارش میگه*برو لیون رو ببر توی دستشویی بزار و در هم ببند و قفل کن
دستیار: چشم
بعدش لیون رو میبره اما لیون اون رو حول میده و فرار میکنه صدای جیغ دستیار هم به گوش جیمین میرسه و سریع میاد طرف صدا اما میفهمه که لیون فرار کرده زود با ماشین پیداش میکنه میبینه که خودکشی کرده
جیمین: وای نه
بعدش یه نامه ایی کنار دستش میبینه و برش میداره
از طرف لیون: تو باهام بد بودی و منم خودمو کشتم تا دیگه حرص نخورم مرصی بای عزیزم🙂
جیمین: توی دلش*وای نه من چیکار کردم😣
و بعد با پشیمونی بغلش میکنه و میبرتش تو ماشین*
میبرتش دکتر با اینکه اصلا خوب نمیشه
به دکتر میگه سعی تونو بکنید دکتر*
و بعد چند روز لیون خوب میشه و جیمین میفهمه و خیلی خوشحال و خیلی عصبی و بعد باز هم میره پیش لیون و ازش میخواد که ببخشتش اما خب میفهمه که لیون برادر داره و اسمش هست تهیونگ☀
خیلی میترسه اما ببخشید میکنه و تهیونگ نزدیک لیون میشه و....
ادامه اش باید منو 126 تایی کنید(:
مرصییییی
جیمین: به دستیارش میگه*برو لیون رو ببر توی دستشویی بزار و در هم ببند و قفل کن
دستیار: چشم
بعدش لیون رو میبره اما لیون اون رو حول میده و فرار میکنه صدای جیغ دستیار هم به گوش جیمین میرسه و سریع میاد طرف صدا اما میفهمه که لیون فرار کرده زود با ماشین پیداش میکنه میبینه که خودکشی کرده
جیمین: وای نه
بعدش یه نامه ایی کنار دستش میبینه و برش میداره
از طرف لیون: تو باهام بد بودی و منم خودمو کشتم تا دیگه حرص نخورم مرصی بای عزیزم🙂
جیمین: توی دلش*وای نه من چیکار کردم😣
و بعد با پشیمونی بغلش میکنه و میبرتش تو ماشین*
میبرتش دکتر با اینکه اصلا خوب نمیشه
به دکتر میگه سعی تونو بکنید دکتر*
و بعد چند روز لیون خوب میشه و جیمین میفهمه و خیلی خوشحال و خیلی عصبی و بعد باز هم میره پیش لیون و ازش میخواد که ببخشتش اما خب میفهمه که لیون برادر داره و اسمش هست تهیونگ☀
خیلی میترسه اما ببخشید میکنه و تهیونگ نزدیک لیون میشه و....
ادامه اش باید منو 126 تایی کنید(:
مرصییییی
۳.۰k
۱۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.