گفتم:اگ تو کیم تهیونگی من شی ات هستم همه دهنشون باز موند
گفتم:اگ تو کیم تهیونگی من شی ات هستم همه دهنشون باز موند و میگفت وایی اون شی اته همون که برادرش فوتبالیست جهانیه
ادامه دادم و گفتم حد خودتو بدون خط قرمز من رفیقامن کسایی که مث تو لاشی نیستن کارم داشتی به خودم بگو نه رفیقام اکی؟ گفتم لونا بلند شو بریم که
ته:هنوز کارم تموم نشده
سه تا پسر اومدن بهم حمله کنن که او یکی با یه لگد حق پدر بودنو ازشون گرفتم اونم فک کنم دیگه فک نداره اونم خودش فرار کرد
تهیونک داشت جر می خورد
با یه پوزخند گفتم: اها یاداوری کنم مدال اول کشوریه بوکسو دارم این برام چیزی نیست!
که اومدم دست لونا رو گرفتم و یهو
کوکی:بزار کمک کنم
ات:اگ می خوای مخ بزنی نمی خواد
کوک:نه جدی می خوام کمک کنم
اک
لونا رو از اونجا دور کردم و بغلش کردم گفتم خوبی
لونا: اره
یهو نایون یا دو اومد
نایون: اتتتت لونا خوبییییی
لونا:اره:)
نایون : ات دختر همه عاشقت شدنننن
ات: عه چق جالببب😃 بعنم😔
نایون: تو چقد خری
ات: توهم رفیقمی
نایون:درد
لونا:دخترا بریم سر کلاس
+اوم
تو راه برگشت بودیم که یهو جیمین و کوکی رو دیدیم
کوکی:لونا من واقعا ازت معذرت می خوام نمی دونم اون چش شده
جیمین:راست میگه مارو ببخش
لونا:مشکلی نیست
کوک ویو
کوک:جیمین
جیمین:بله
کوک:از لونا خیلی خوشم اومده
جیمین:داداش تو از کی خوشت نمیاد ببین معلومه دختره پاکیه اگ می خوای دلشو بشکونی بنظرم نرو سمتش
کوک: درسته ولی حسی که بهش دارم به هیچ دختری نداشتم
ات ویو
داداش ولی چقد تهیونگ کراشه وایی خیلی قشنگه عررررر
یهو اومد تو کلاس و گفت بچها امشب همه خونه ی من مهمونیییی
همه: جیغغغ
ات:دخترا بریم؟
لونا: اره
نایون:اره
ات: خب منم میام دنبالتون اصن بیاین بعده کلاس بریم خرید بعدشم خونه ی ما
+اوک+ارهههنههه
زنگ خورد رفتیم خرید کردیم رفیتم خونه ی من بعد یهو دیدم......
ادامه دادم و گفتم حد خودتو بدون خط قرمز من رفیقامن کسایی که مث تو لاشی نیستن کارم داشتی به خودم بگو نه رفیقام اکی؟ گفتم لونا بلند شو بریم که
ته:هنوز کارم تموم نشده
سه تا پسر اومدن بهم حمله کنن که او یکی با یه لگد حق پدر بودنو ازشون گرفتم اونم فک کنم دیگه فک نداره اونم خودش فرار کرد
تهیونک داشت جر می خورد
با یه پوزخند گفتم: اها یاداوری کنم مدال اول کشوریه بوکسو دارم این برام چیزی نیست!
که اومدم دست لونا رو گرفتم و یهو
کوکی:بزار کمک کنم
ات:اگ می خوای مخ بزنی نمی خواد
کوک:نه جدی می خوام کمک کنم
اک
لونا رو از اونجا دور کردم و بغلش کردم گفتم خوبی
لونا: اره
یهو نایون یا دو اومد
نایون: اتتتت لونا خوبییییی
لونا:اره:)
نایون : ات دختر همه عاشقت شدنننن
ات: عه چق جالببب😃 بعنم😔
نایون: تو چقد خری
ات: توهم رفیقمی
نایون:درد
لونا:دخترا بریم سر کلاس
+اوم
تو راه برگشت بودیم که یهو جیمین و کوکی رو دیدیم
کوکی:لونا من واقعا ازت معذرت می خوام نمی دونم اون چش شده
جیمین:راست میگه مارو ببخش
لونا:مشکلی نیست
کوک ویو
کوک:جیمین
جیمین:بله
کوک:از لونا خیلی خوشم اومده
جیمین:داداش تو از کی خوشت نمیاد ببین معلومه دختره پاکیه اگ می خوای دلشو بشکونی بنظرم نرو سمتش
کوک: درسته ولی حسی که بهش دارم به هیچ دختری نداشتم
ات ویو
داداش ولی چقد تهیونگ کراشه وایی خیلی قشنگه عررررر
یهو اومد تو کلاس و گفت بچها امشب همه خونه ی من مهمونیییی
همه: جیغغغ
ات:دخترا بریم؟
لونا: اره
نایون:اره
ات: خب منم میام دنبالتون اصن بیاین بعده کلاس بریم خرید بعدشم خونه ی ما
+اوک+ارهههنههه
زنگ خورد رفتیم خرید کردیم رفیتم خونه ی من بعد یهو دیدم......
۲۳.۶k
۱۸ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.