تهیونگ اومد پیشم
تهیونگ اومد پیشم
ته:لیدی افتخار میدید
ات:اوم
نایون:هنننن
نایون:اینجوری که من تنهام عررررر
بهو بکی پشت سرم گفت
جمیمین:توتنها نیسیتی منو داری
نایون میدونم ناراحتت کردم ولی من عاشقتم
میشه با من قرار بزاری؟
نایون:خودت خوب میدونی منم عاشقتم اره قبول میکنم🥹
همو بوسیدن و شروع کردن به رقصیدن
ات ویو
تهیونم پشت کمرمو محکم گرفته بود داشتیم میرقصیدیم منم همراهی کردم
تهیونگ:میدونی با اونایی که علیه من کار میکنن چیکار میکنم
با تعجب نگاش کردم
تهیونگ:این کار و
یهو کمرمو ول کرد یه سطل اب یخ روم خالی کردن همه داشتن بهم میخندیدن یهو گریم کرفت و اشک همینطوری رو گونم میچکید
کوکی داد زد: تهیونگ صفحه ی موبایلشو نشون داد که یه فیلم بود که میسو داشت تایر ماشین تهیونکو پنچر میکرد
کوکی:متاسفم برات
تهیونگ اومد خرف بزنه که
ات:خفه شو (داد) همزمان گریه می کردم گفتم چرا دست از سرم برنمیداری ها؟چیکارت کردم اول دوستام بعدش خودم بعدشم غرورم خیلی عوضی ازت این انتظارو نداشتم حق
تهیونگ تو دلش:نمی دونم ولی این خرفو که زد قلبم هزار تیکه شد
یهو. یه صدا اومد
لوکاس:کی خواهرمو ازیت کرده داد
همه دخترا جیغغغ اون لوکاسه
لونا دویدو منو بغل کرد نایون کنارم بود
لوکاس:به به کیم تهیونگ دشمن قدیمی رفیق فراری(دست میزنه)
ات داشتم بیهوش میشدم که چشام کامل سیاهی رفت
ویو لوکاس چون ات هروقت بهش شک وارد میشه بیهوش میشه مطمئن لودم الاناست که بیوفته که بله دویدمو سریع براید بغلش کردم
لوکاس:نایون،لونا،بیاین
برگشتم گفتم یبار دیگه ببینم کسی سر به سر خواهرم میزاره سئول رو رو سرش خراب میکنم افتاددد؟(داد)
ویو تهیونگ
ته داد زدم:گمشید بیرون لیوانارو شکوندم
دیدم میسو هنوز نشسته
ته:مگه نمیگم گمشید بیرونننننن(داد)
میسو:ددی اخه می خوام امشب پیشت باشم
ته:زدم در گوشش محکم
میسو:حق...حق
ته:خیلی هرزه ای گمشووووووو
ته:لیدی افتخار میدید
ات:اوم
نایون:هنننن
نایون:اینجوری که من تنهام عررررر
بهو بکی پشت سرم گفت
جمیمین:توتنها نیسیتی منو داری
نایون میدونم ناراحتت کردم ولی من عاشقتم
میشه با من قرار بزاری؟
نایون:خودت خوب میدونی منم عاشقتم اره قبول میکنم🥹
همو بوسیدن و شروع کردن به رقصیدن
ات ویو
تهیونم پشت کمرمو محکم گرفته بود داشتیم میرقصیدیم منم همراهی کردم
تهیونگ:میدونی با اونایی که علیه من کار میکنن چیکار میکنم
با تعجب نگاش کردم
تهیونگ:این کار و
یهو کمرمو ول کرد یه سطل اب یخ روم خالی کردن همه داشتن بهم میخندیدن یهو گریم کرفت و اشک همینطوری رو گونم میچکید
کوکی داد زد: تهیونگ صفحه ی موبایلشو نشون داد که یه فیلم بود که میسو داشت تایر ماشین تهیونکو پنچر میکرد
کوکی:متاسفم برات
تهیونگ اومد خرف بزنه که
ات:خفه شو (داد) همزمان گریه می کردم گفتم چرا دست از سرم برنمیداری ها؟چیکارت کردم اول دوستام بعدش خودم بعدشم غرورم خیلی عوضی ازت این انتظارو نداشتم حق
تهیونگ تو دلش:نمی دونم ولی این خرفو که زد قلبم هزار تیکه شد
یهو. یه صدا اومد
لوکاس:کی خواهرمو ازیت کرده داد
همه دخترا جیغغغ اون لوکاسه
لونا دویدو منو بغل کرد نایون کنارم بود
لوکاس:به به کیم تهیونگ دشمن قدیمی رفیق فراری(دست میزنه)
ات داشتم بیهوش میشدم که چشام کامل سیاهی رفت
ویو لوکاس چون ات هروقت بهش شک وارد میشه بیهوش میشه مطمئن لودم الاناست که بیوفته که بله دویدمو سریع براید بغلش کردم
لوکاس:نایون،لونا،بیاین
برگشتم گفتم یبار دیگه ببینم کسی سر به سر خواهرم میزاره سئول رو رو سرش خراب میکنم افتاددد؟(داد)
ویو تهیونگ
ته داد زدم:گمشید بیرون لیوانارو شکوندم
دیدم میسو هنوز نشسته
ته:مگه نمیگم گمشید بیرونننننن(داد)
میسو:ددی اخه می خوام امشب پیشت باشم
ته:زدم در گوشش محکم
میسو:حق...حق
ته:خیلی هرزه ای گمشووووووو
۹.۹k
۱۸ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.