پارت(3)🥺📺📽
پارت(3)🥺📺📽
...خونه...
چانیول:/
وقتی رسیدم بازم گفتم که حتما میسو داره فیلم میبینه
ولی با تلویزیون خاموش رو به رو شدم
چه عجب خوبه نمیبینه گفتم حتما بیداره
رفتن توی اشپزخونه و دیدم ولی نبود،شاید خوابه؟
توی اتاق و سر زدم که دیدم بلهههه خانم خوابیده
چه عجب چشممون به روی جمال خوابش واشد
خوبه الان گرفته خوابیده، فک کنم از بس فیلم دیده خسته شده
ولش کن؛ لباسامو عوض کردم خواستم برم که ی چیزی بخورم که دیدم میسو داره حرف میزنه
میسو توی خواب:
ببخشید اشتباه کردم
به خدا دیگه سریال نمیبینم لطفا بیا
داشت گریه میکرد
....
چانیول:
چرا اینطوری حرف میزنه؟ اصلا سابقه نداشت میسو توی خواب حرف بزنه.. رفت پیشش:
میسو؟؟میسو بیدار شو دختر داری خواب میبینی..
دستشو گذاشت روی صورتش که دید بلهههه خانم تب کرده
: میسو میسو؟ بیدار شو دختر داری تو تب میسوزی
نمیدونستم چیکار کنم نباید میبردمش بیرون چون معروف بودم هر جا میرفتم دنبالم میومدن ماسکم نمیخواستم بزنم
ولی ی راهی هست .. زنگ زدم به سوهو:/
چانیول:الو هیونگ؟
سوهو:الو؟سلام
چانیول:سلام..
سوهو:کاری داشتی؟
چانیول:عاره ، میگم هیونگ شماره دکتر لی رو میدی؟
سوهو:چیزی شده؟
چانیول:میسو حالش خوب نیست
سوهو:باشه وایسا الان خودم میارمش
چانیول:لازم نیست فقط شماره شو بده
سوهو:الان میایم ،خدافظ
چانیول:بای
چانیون خیلی نگران مینسو بود، خودشو سرزنش میکرد ، اگه دیشب اونطوری باهاش برخورد نمیکرد شاید الان حالش خوب بود
ی ظرف اب و دستمال برداشت و رفت پیش مینسو و سعی کرد تبشو بیاره پایین
نیم ساعت بعد:/
چانیول نشسته بود که صدای زنگ در اومد ، سریع رفت در و باز کرد:
چانیول:سلام
سوهو:سلام خوبی؟
چانیول:ا..اره
دکتر:سلام،کجا هستن؟
چانیول:سلام دکتر لی، بالاست بیاین دنبالم
چانیول دکتر و همراهی کرد و برد اتاق
...
دکتر معاینش کرد و داروی تب برو و زد و نسخه شو نوشت
چانیول:دکتر حالش خوبه؟
دکتر:اره حالشون توبا فقط ی زره تب داشت و گلوشون چرک کرده *نسخه رو داد بهش* اگه داروهاشونو به موقع بخورن خوب میشن ..
سوهو:ممنون دکتر
....
...خونه...
چانیول:/
وقتی رسیدم بازم گفتم که حتما میسو داره فیلم میبینه
ولی با تلویزیون خاموش رو به رو شدم
چه عجب خوبه نمیبینه گفتم حتما بیداره
رفتن توی اشپزخونه و دیدم ولی نبود،شاید خوابه؟
توی اتاق و سر زدم که دیدم بلهههه خانم خوابیده
چه عجب چشممون به روی جمال خوابش واشد
خوبه الان گرفته خوابیده، فک کنم از بس فیلم دیده خسته شده
ولش کن؛ لباسامو عوض کردم خواستم برم که ی چیزی بخورم که دیدم میسو داره حرف میزنه
میسو توی خواب:
ببخشید اشتباه کردم
به خدا دیگه سریال نمیبینم لطفا بیا
داشت گریه میکرد
....
چانیول:
چرا اینطوری حرف میزنه؟ اصلا سابقه نداشت میسو توی خواب حرف بزنه.. رفت پیشش:
میسو؟؟میسو بیدار شو دختر داری خواب میبینی..
دستشو گذاشت روی صورتش که دید بلهههه خانم تب کرده
: میسو میسو؟ بیدار شو دختر داری تو تب میسوزی
نمیدونستم چیکار کنم نباید میبردمش بیرون چون معروف بودم هر جا میرفتم دنبالم میومدن ماسکم نمیخواستم بزنم
ولی ی راهی هست .. زنگ زدم به سوهو:/
چانیول:الو هیونگ؟
سوهو:الو؟سلام
چانیول:سلام..
سوهو:کاری داشتی؟
چانیول:عاره ، میگم هیونگ شماره دکتر لی رو میدی؟
سوهو:چیزی شده؟
چانیول:میسو حالش خوب نیست
سوهو:باشه وایسا الان خودم میارمش
چانیول:لازم نیست فقط شماره شو بده
سوهو:الان میایم ،خدافظ
چانیول:بای
چانیون خیلی نگران مینسو بود، خودشو سرزنش میکرد ، اگه دیشب اونطوری باهاش برخورد نمیکرد شاید الان حالش خوب بود
ی ظرف اب و دستمال برداشت و رفت پیش مینسو و سعی کرد تبشو بیاره پایین
نیم ساعت بعد:/
چانیول نشسته بود که صدای زنگ در اومد ، سریع رفت در و باز کرد:
چانیول:سلام
سوهو:سلام خوبی؟
چانیول:ا..اره
دکتر:سلام،کجا هستن؟
چانیول:سلام دکتر لی، بالاست بیاین دنبالم
چانیول دکتر و همراهی کرد و برد اتاق
...
دکتر معاینش کرد و داروی تب برو و زد و نسخه شو نوشت
چانیول:دکتر حالش خوبه؟
دکتر:اره حالشون توبا فقط ی زره تب داشت و گلوشون چرک کرده *نسخه رو داد بهش* اگه داروهاشونو به موقع بخورن خوب میشن ..
سوهو:ممنون دکتر
....
۶۸.۷k
۰۴ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.