𝕭𝖑𝖆𝖈𝖐 𝖉𝖆𝖞..
𝕭𝖑𝖆𝖈𝖐 𝖉𝖆𝖞..
𝕡𝕒𝕣𝕥..19
"ما سال پیش با هم بودیم..
ولی..ولی اون بخاطر کارش منو ول کرد رفت..
*الان قابلیت ابنکه ی تیر تو سر جیهوپ خالی کنمو دارم
"ددی ببخشید ببخشید
*چرا
چرا ببخشم
چرااااا
مگه نگفتم پنهون کاری ممنوعهههه
هاااا
" غلط کردم ددی
*دیگ حق نداری ددی صدام کنی
رفتم تو اتاق
"کپ زده شدم
رفتم پیشش
" ینی بخاطر گذشتم دیگ نمیخوای ددیم باشی..؟!
*کلیر بانی حقوق این ماهو برات ریخت
"بغض
رفتم تو اتاق
فقط گریه کردم
*انقد عصبی بودم که قابلیت کشتن هزار تا ادمو داشتم
" خیلی اروم کیفمو برداستمو گوشیو شارژرمو گزاشتم توشو یواشکی رفتم بیرون امارت
قبلش برای ارباب نوشتم: خدافز:)
رفتم
نمیخواستم برم خونه
نمیخواستم تو این وضعیت مامان بزرگو ببینم
رفتم هتل
*رفتم اتاق اتـ
خیله خوب باید حر...
دیدم نیست
کییییییم
•بله قربان
*ات کجاست
•نمیدونمـ
*ده مگه شما بوقین
برین دنبالششششش
•چشم
ماشین فرستادم که بزن دنبال ات
*داشتم دیوونه میشدم
عین مرغ سر گردون این طرف اون طرف اتاق میرفتم مشت میزدم
•رفتم پیش قربان
قرباااان
پیداشون کردیم
توی هتلن
*خوب برو دنبالشششششش
•چشم
ماشین فرستادیم برن دنبال ات
𝕡𝕒𝕣𝕥..19
"ما سال پیش با هم بودیم..
ولی..ولی اون بخاطر کارش منو ول کرد رفت..
*الان قابلیت ابنکه ی تیر تو سر جیهوپ خالی کنمو دارم
"ددی ببخشید ببخشید
*چرا
چرا ببخشم
چرااااا
مگه نگفتم پنهون کاری ممنوعهههه
هاااا
" غلط کردم ددی
*دیگ حق نداری ددی صدام کنی
رفتم تو اتاق
"کپ زده شدم
رفتم پیشش
" ینی بخاطر گذشتم دیگ نمیخوای ددیم باشی..؟!
*کلیر بانی حقوق این ماهو برات ریخت
"بغض
رفتم تو اتاق
فقط گریه کردم
*انقد عصبی بودم که قابلیت کشتن هزار تا ادمو داشتم
" خیلی اروم کیفمو برداستمو گوشیو شارژرمو گزاشتم توشو یواشکی رفتم بیرون امارت
قبلش برای ارباب نوشتم: خدافز:)
رفتم
نمیخواستم برم خونه
نمیخواستم تو این وضعیت مامان بزرگو ببینم
رفتم هتل
*رفتم اتاق اتـ
خیله خوب باید حر...
دیدم نیست
کییییییم
•بله قربان
*ات کجاست
•نمیدونمـ
*ده مگه شما بوقین
برین دنبالششششش
•چشم
ماشین فرستادم که بزن دنبال ات
*داشتم دیوونه میشدم
عین مرغ سر گردون این طرف اون طرف اتاق میرفتم مشت میزدم
•رفتم پیش قربان
قرباااان
پیداشون کردیم
توی هتلن
*خوب برو دنبالشششششش
•چشم
ماشین فرستادیم برن دنبال ات
۱۶.۱k
۲۰ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.