فیک ددی مافیایی من

فیک : ددی مافیایی من

پارت : ۲

جیا ویو :

سریع رفتم و لباسی که هیونجین برام خریده بود رو پوشیدم یه زره باز بود
ولی خب اشکال نداره و رفتم یه میکاپه ساده کردم و موهایه بلندمو باز گذاشتم و یکمی بهشون حالت دادم
به ساعت نگاه کردم که دیدم ساعته هشته سریع کیفمو برداشتم که دیدم دره اتاقم باز شد هیونجین بود گفت

هیونجین : کجایی دوساعته؟
دیر شد!

جیا : ایشششش باشه بابا اومدم
و با هیونجین رفتیم سمته ماشینه گرون قیمته مشکیش شدیم و راه افتادیم رسیدیم به یه عمارت وارده عمارت شدیم که همه تا هیونجین رو دیدن بلند شدن به جز سه تا پسره جذاب
بهش اهمیتی ندادیم و رفتیم سمته یکی از میزا صندلی هارو یکم از میز فاصله دادیم و نشستیم روشون که من گفتم

جیا : هیونجین

هیونجین : بله؟

جیا : میگم اون سه تا پسر که رویه یه میز نشسته بودن و وقتی که ما اومدیم از جاشون بلند نشدن کیا بودن؟

هیونجین : جیا یادته درمورده یکی از رقیبام که بزرگترین مافیایه کره بود بهت گفتم؟

جیا : اره

هیونجین : اونا همون رقیبمن

اونی که وصت نشسته بود اسمش تهیونگ بود.. کیم تهیونگ و اون رئیسه بانده
و اون یکی که سمته چپش نشسته بود جیمینه... پارک جیمین دکتره بانده
و اون یکی که سمته راستش نشسته جونگ کوکه... جئون جونگ کوک که دسته راسته تهیونگه فهمیدی؟

جیا : اره فهمیدم


تهیونگ ویو :

نشسته بودم که یه فکری به سرم زد چطوره خواهره هیونجین رو گروگان بگیرم؟
اره همینه گروگانش میگیرم....


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دیدگاه ها (۱)

فیک : ددی مافیایی من پارت : ۳تهیونگ ویو : اره گروگانش می...

فیک : ددی مافیایی من پارت : ۳تهیونگ ویو : اره گروگانش می...

فیک : ددی مافیایی من پارت : ۱ جونگ کوک ویو : برام پیام فر...

فیک : ددی مافیایی من شخصیت ها : هوانگ جیا، کیم تهیونگ، جا...

رمان عشق و نفرت جنبه ندارید لطفاً نخونیدپارت۸ویو ات : ما رفت...

"شراب سرخ" Part: ¹¹تهیونگ: اون دختره رو پیدا کن ...!!(با صدا...

"شراب سرخ" Part: ¹¹تهیونگ: اون دختره رو پیدا کن ...!!(با صدا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط