پایان خوش
پایان خوش
پارت ۱۹
نایول: دختره کارش تمومه
ا/ت: آره
ا/ت: قطع کن زنگ به تهیونگ بزنم در چه حاله
نایول: زنگ زدی به منم خبر بده
ا/ت: باشه بای
نایول: بای
ا/ت: زنگ زدم به تهیونگ جواب نداد گوشیش خاموش بود
نگران شدم زنگ زدم به
نایول ویو داشتم غذا درست می کردم یهو گوشیم زنگ خورد دیدم ا/ت هست جواب دادم انگار خیلی نگران بود گفت تهیونگ گوشیش و جواب نمیده
نایول: الو
ا/ت: تهیونگ گوشیش خاموشه نایول: واقعا
ا/ت آره
نایول: نکنه رفته برای رلش
ا/ت: نایول میدونی اسم رل تهیونگ چی بود
نایول: فکر کنم اسمش کیم جونی بود
ا/ت: خیلی ممنون من برم ببینم چی میکنم
نایول: به منم خبر بده
ا/ت: باشه گوشی رو قطع کردم بلند شدم کلیدم رو برداشتم سوییچ ماشین رو هم برداشتم کتم رو برداشتم رفتم بیرون سوار ماشین شدم زنگ زدم به تهیونگ باز گوشیش خاموش بود داشتم از نگرانی دیوونه میشدم
اول رفتم خونه تهیونگ از ماشین پیاده شدم در خونه اش رو زدم باز نکرد داخل پنجره نگاه کردم
دیدم هیچی نیست رفتم سوار ماشین شدم
رفتم خونه جونی دیدم در و باز نمی کنه از پنجره نگاه کردم دیدم لامپ ها خاموشه سوار ماشین شدم زنگ زدم به تهیونگ دیدم گوشیش روشنه جواب داد
ا/ت: تهیونگ معلومه کجایی از نگرانی داشتم منفجر می شدم تهیونگ: خوبم
ا/ت: کجایی بیام پیشت
تهیونگ: الان آدرس میدم
ا/ت: باش
(ادامه پارت بعدی)
پارت ۱۹
نایول: دختره کارش تمومه
ا/ت: آره
ا/ت: قطع کن زنگ به تهیونگ بزنم در چه حاله
نایول: زنگ زدی به منم خبر بده
ا/ت: باشه بای
نایول: بای
ا/ت: زنگ زدم به تهیونگ جواب نداد گوشیش خاموش بود
نگران شدم زنگ زدم به
نایول ویو داشتم غذا درست می کردم یهو گوشیم زنگ خورد دیدم ا/ت هست جواب دادم انگار خیلی نگران بود گفت تهیونگ گوشیش و جواب نمیده
نایول: الو
ا/ت: تهیونگ گوشیش خاموشه نایول: واقعا
ا/ت آره
نایول: نکنه رفته برای رلش
ا/ت: نایول میدونی اسم رل تهیونگ چی بود
نایول: فکر کنم اسمش کیم جونی بود
ا/ت: خیلی ممنون من برم ببینم چی میکنم
نایول: به منم خبر بده
ا/ت: باشه گوشی رو قطع کردم بلند شدم کلیدم رو برداشتم سوییچ ماشین رو هم برداشتم کتم رو برداشتم رفتم بیرون سوار ماشین شدم زنگ زدم به تهیونگ باز گوشیش خاموش بود داشتم از نگرانی دیوونه میشدم
اول رفتم خونه تهیونگ از ماشین پیاده شدم در خونه اش رو زدم باز نکرد داخل پنجره نگاه کردم
دیدم هیچی نیست رفتم سوار ماشین شدم
رفتم خونه جونی دیدم در و باز نمی کنه از پنجره نگاه کردم دیدم لامپ ها خاموشه سوار ماشین شدم زنگ زدم به تهیونگ دیدم گوشیش روشنه جواب داد
ا/ت: تهیونگ معلومه کجایی از نگرانی داشتم منفجر می شدم تهیونگ: خوبم
ا/ت: کجایی بیام پیشت
تهیونگ: الان آدرس میدم
ا/ت: باش
(ادامه پارت بعدی)
۷۱.۷k
۱۲ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.