رمان
#رمان
#دختر_خوش_شانس
#BTS
#part:3۹
*ویو سارا*
با حرف های ضایع کننده ی ستی مواجه شدم خدایا از دست این دختر چیکار کنم
ستی:خب بعد تهیوونگ نمیدونی وقتی عکساتو میبینه...
سارا:گربه ی لعنتی قرار نیس بس کنی،مگه نگفتم چیزی نگو
ستی:اره داشتم میگفتم
سارا:مگه با تو نیستم دارم باهات حرف میزنم،باشه تو لو بده تا منم بگم وقتی عکسا بایست رو میبینی چیکار میکنی
ستی:لازم نیست تو بگی،خودم بهش میگم مگه نه جینننننن
جین:میشنوم
ستی:اول بزار به تخیونگ بگم سارا چیکار میکنه
سارا:باهات قهر میکنمممممممم،ستی ساکت باش
ستی:هه واقعا تو میتونی باهام قهر کنی،تلاشتو بکن
لعنتی از هرجا بگیرمش فرار میکنه چیکار کنم بابا ابرو برام نمیزاره
سارا:پس من از خونه میرم
ستی:نمیتونی
سارا:چرا؟
ستی:چون نمیتونی منو ول کنی
سارا:ستی عزیزم گربه ی نازم خوشکلم فدات بشم من میخوای بریم بیرون بستنی بخریم؟یکم بگردیم؟
ستی:ها؟پیشنهاد بدی نیست
جونگکوک:چه زود قانع شدی،خوب گول میزنی سارا
سارا:میشه ی لحظه ساکت بشی
ستی:یاااااااا داشتی گولم میزدی که چیزی نگم
سارا:اهههههه اصلا بگو هرچی میخوای بگو به من چه عه عجب
ستی:با کمال میل
سارا:پس من میرم تو اتاقم
همینطور که داشتم میرفتم اتاقم صدا تهیونگ رو شنیدم:خب بگو
ای خدا همشون دسته جمعی میخوان ابرو منو ببرن،رفتم تو اتاقم و درو بستم
و پشت در نشستم تا بشنوم ستی خانم چی میگه
ستی:خب،تهیونگ تو توجه کن چون سارا بایسش تویی و سارا پیش همه دختری مودب و دوست داشتنیه و همه براش احترام زیادی قائلن و فقط من میدونن چه دیوونه ای
تهیونگ و کوک:اوووووووووو
ستی:اره،وقتی اسمت رو میارن ذوق میکنه وقتی عکست رو میبینه قربون صدقت میره و ذوقی خیلی زیادی تو چشاش دیده میشه وقتی فیلم هات رو میبینه کلی حرف میزنه و ذوق میکنه و جیغ میزنه و بالا و پایین میپره
روز و شب اینقدر دربارت حرف میزنه که مادرت هم به اندازه ی سارا دربارت حرف ننیزنه و نمیشناستت
خیلی باهات حرف میزنه و خیلییییی دوست داره قشنگ عاشقته ولی به عنوان ی ایدل
تهیونگ:واووووووو،بعد مثلا چی میگه؟
ستی:مثلا میگه،اخی من قربونش بشم نگاه چه بچه بانمک و خوشکله اخه ببین چقدر کیوته ببین چقدر مظلومه فداش بشم من تهیونگ تو اخرش منو میکشی خو منم دوست دارم ببینمت یعنی چی فقط این فن ها میبیننت منم میخوام بخدا گناه دارم
تهیوووووووووونگ تروخدا منم ببینمت،اگه ببینمش حتما میگه این دختر از منم عجیب تره
یعنی روزی میرسه منم ببینمت،اره بابا میبینمت و کلی باهات حرف میزنم و شوخی و بازی
آخر از همه ی عکس و امضا اگه قبول کنی باهم دیوونه بازی هامونو به رخ میکشیم و ویدیو میگیریم
وییییییی تهیونگی من فدات بشم ولی ستی دوست دارم ی پس گردنی هم بزنمش اره واقعا دوست دارم یبار بزنمش ولی وقتی یاد خندش میوفتم دلم نمیاد بزنمش
اینا حرفایین که اکثرا سارا درباره تو میگفت
تهیونگ:حالا چرا میخواست منو بزنه!؟
#دختر_خوش_شانس
#BTS
#part:3۹
*ویو سارا*
با حرف های ضایع کننده ی ستی مواجه شدم خدایا از دست این دختر چیکار کنم
ستی:خب بعد تهیوونگ نمیدونی وقتی عکساتو میبینه...
سارا:گربه ی لعنتی قرار نیس بس کنی،مگه نگفتم چیزی نگو
ستی:اره داشتم میگفتم
سارا:مگه با تو نیستم دارم باهات حرف میزنم،باشه تو لو بده تا منم بگم وقتی عکسا بایست رو میبینی چیکار میکنی
ستی:لازم نیست تو بگی،خودم بهش میگم مگه نه جینننننن
جین:میشنوم
ستی:اول بزار به تخیونگ بگم سارا چیکار میکنه
سارا:باهات قهر میکنمممممممم،ستی ساکت باش
ستی:هه واقعا تو میتونی باهام قهر کنی،تلاشتو بکن
لعنتی از هرجا بگیرمش فرار میکنه چیکار کنم بابا ابرو برام نمیزاره
سارا:پس من از خونه میرم
ستی:نمیتونی
سارا:چرا؟
ستی:چون نمیتونی منو ول کنی
سارا:ستی عزیزم گربه ی نازم خوشکلم فدات بشم من میخوای بریم بیرون بستنی بخریم؟یکم بگردیم؟
ستی:ها؟پیشنهاد بدی نیست
جونگکوک:چه زود قانع شدی،خوب گول میزنی سارا
سارا:میشه ی لحظه ساکت بشی
ستی:یاااااااا داشتی گولم میزدی که چیزی نگم
سارا:اهههههه اصلا بگو هرچی میخوای بگو به من چه عه عجب
ستی:با کمال میل
سارا:پس من میرم تو اتاقم
همینطور که داشتم میرفتم اتاقم صدا تهیونگ رو شنیدم:خب بگو
ای خدا همشون دسته جمعی میخوان ابرو منو ببرن،رفتم تو اتاقم و درو بستم
و پشت در نشستم تا بشنوم ستی خانم چی میگه
ستی:خب،تهیونگ تو توجه کن چون سارا بایسش تویی و سارا پیش همه دختری مودب و دوست داشتنیه و همه براش احترام زیادی قائلن و فقط من میدونن چه دیوونه ای
تهیونگ و کوک:اوووووووووو
ستی:اره،وقتی اسمت رو میارن ذوق میکنه وقتی عکست رو میبینه قربون صدقت میره و ذوقی خیلی زیادی تو چشاش دیده میشه وقتی فیلم هات رو میبینه کلی حرف میزنه و ذوق میکنه و جیغ میزنه و بالا و پایین میپره
روز و شب اینقدر دربارت حرف میزنه که مادرت هم به اندازه ی سارا دربارت حرف ننیزنه و نمیشناستت
خیلی باهات حرف میزنه و خیلییییی دوست داره قشنگ عاشقته ولی به عنوان ی ایدل
تهیونگ:واووووووو،بعد مثلا چی میگه؟
ستی:مثلا میگه،اخی من قربونش بشم نگاه چه بچه بانمک و خوشکله اخه ببین چقدر کیوته ببین چقدر مظلومه فداش بشم من تهیونگ تو اخرش منو میکشی خو منم دوست دارم ببینمت یعنی چی فقط این فن ها میبیننت منم میخوام بخدا گناه دارم
تهیوووووووووونگ تروخدا منم ببینمت،اگه ببینمش حتما میگه این دختر از منم عجیب تره
یعنی روزی میرسه منم ببینمت،اره بابا میبینمت و کلی باهات حرف میزنم و شوخی و بازی
آخر از همه ی عکس و امضا اگه قبول کنی باهم دیوونه بازی هامونو به رخ میکشیم و ویدیو میگیریم
وییییییی تهیونگی من فدات بشم ولی ستی دوست دارم ی پس گردنی هم بزنمش اره واقعا دوست دارم یبار بزنمش ولی وقتی یاد خندش میوفتم دلم نمیاد بزنمش
اینا حرفایین که اکثرا سارا درباره تو میگفت
تهیونگ:حالا چرا میخواست منو بزنه!؟
۶.۱k
۱۲ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.