ادامه پارت آخر
ادامه پارت آخر
-پس بریم خونھ؟
لبخندی زدم و گفتم: بریم
بھ خونھ اش کھ رسیدیم، رفت دوش بگیره و منم رفتم حموم و یکی از لباس ھای چان رو
پوشیدم
با لحن لوسی گفتم: این برام گشاااده
دستم رو کشید و انداخت روی تخت و گفت: اشکال نداره زیاد قرار نیست تنت باشھ
خواست بیاد پیشم کھ گوشیش زنگ خورد و من زدم زیر خنده
کلافھ و با حرص دستی توی موھاش کشید و گفت: این تلفن مهمه، جایی نرو تا برگردم
و از اتاق خارج شد
داد زدم : آخھ کجا برم دیوونھ.
پایان.
قشنگ بود؟؟،
-پس بریم خونھ؟
لبخندی زدم و گفتم: بریم
بھ خونھ اش کھ رسیدیم، رفت دوش بگیره و منم رفتم حموم و یکی از لباس ھای چان رو
پوشیدم
با لحن لوسی گفتم: این برام گشاااده
دستم رو کشید و انداخت روی تخت و گفت: اشکال نداره زیاد قرار نیست تنت باشھ
خواست بیاد پیشم کھ گوشیش زنگ خورد و من زدم زیر خنده
کلافھ و با حرص دستی توی موھاش کشید و گفت: این تلفن مهمه، جایی نرو تا برگردم
و از اتاق خارج شد
داد زدم : آخھ کجا برم دیوونھ.
پایان.
قشنگ بود؟؟،
۵.۷k
۳۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.