جنگل یوسانگ
#جنگل یوسانگ
#پارت۳۶
صدای فریاد های ناشی از بازی کردن پسر تو اتاق پیچیده بود آروم به سمتش رفت و هدفونش رو برداشت
_یا مسیححح!
با چهره ای ترسیده و نگران به یونگی زل زد و با فهمیدن اینکه اون شخص مزاحم کی بود نفس عمیقی کشید
_ریدم به خودم یونگ
یونگی خندید و هدفونش رو روی میز گذاشت
_وقتشه یه کار سری انجام بدی
جیهوپ با کوبیدن دست هایش به هم و زدن لبخندی خوشحال لب باز کرد
_معرکست!
جیم کنار تختش خوابیده بود آروم موهاش رو نوازش کرد گوشیش رو برداشت و روشن کرد که با لینکی مواجه شد اون رو زد و فیلمی آغاز شد!
_چه حقیقتی پشت مکان های قرنطینه بوده؟
_آیا کسی به این فکر کرده؟به زجر اونها به سختی هاشون!
_اگه می خواهید واقعیت تلخ و وخیمی که مردم داشتن و دولت هیچ کاری براشون انجام نداد و هیچ حقوقی نگرفتن رو ببینید فیلم رو قطع نکنید!
_لطفا کودکان این فیلم را نبینند دارای صحنه های ترسناک و دلخراش است!
متن ها روی صفحه ی مشکی رنگ نوشته شدند و بعد فیلم شروع شد!
درسته!اون..اون تمام فیلم های ضبط شده ی تهیونگ به صورت مرتب بود میدونست کار کیه!
اون به خواستش عمل کرده بود اون واقعا قلب بزرگ و مهربونی داشت فقط نمی خواستش!
_تمام این فیلم های توسط خبرنگار مرحوم کیم تهیونگ ضبط شده است.ممنون از همراهی شما
فیلم با تقدیر از تهیونگ تمام شد
جیمین بلند شد و لاهی رو در آغوش گرفت
بعد از بیرون اومدنش لاهی گوشی جیمین رو برداشت و لینک رو دید
چطور دولت کاری نکرده بود؟
اونها الان قطعا دنبال پخش کننده بودن!
کوک کارش واقعا درست بود
خندید و لینک رو برای جیمین باز کرد و گوشی رو مقابلش گرفت
_کارت حرف نداشت سان!
جیهچپ با لبخندی دلنشین به کوک نگاه کرد
_قابلتو نداشت black!
_هی لقب منو هر جایی به کار نبر!
بلافاصله گفت و جیهوپ سری به معنای تفهیم تکون داد
_فردا میرم
_رئیس!لاهی چی؟
یونگی با نگرانی گفت مگه میشد پسر نفهمه دوستش چی حسی به اون دختر پیدا کرده
_لاهی کیه؟
جیهوپ پرسید اما کوک حرفش رو قطع کرد و اونارو ترک!
_اون مگه چیکاریه منه!
یونگی قبل از رفتنش به بالکن دستش رو روی شونش گذاشت
_خیلی خب بد خلقی نکن بیا امشب آخر رو خوش بگذرونیم
کوک برگشت و با دیدن چهره ی یونگی ناچارا پذیرفت البته بدش نمیومد کمی وقت بگذرونه و کل گذشته رو فراموش کنه!
بیشتر از همه لاهی!
...
# بی تی اس
#پارت۳۶
صدای فریاد های ناشی از بازی کردن پسر تو اتاق پیچیده بود آروم به سمتش رفت و هدفونش رو برداشت
_یا مسیححح!
با چهره ای ترسیده و نگران به یونگی زل زد و با فهمیدن اینکه اون شخص مزاحم کی بود نفس عمیقی کشید
_ریدم به خودم یونگ
یونگی خندید و هدفونش رو روی میز گذاشت
_وقتشه یه کار سری انجام بدی
جیهوپ با کوبیدن دست هایش به هم و زدن لبخندی خوشحال لب باز کرد
_معرکست!
جیم کنار تختش خوابیده بود آروم موهاش رو نوازش کرد گوشیش رو برداشت و روشن کرد که با لینکی مواجه شد اون رو زد و فیلمی آغاز شد!
_چه حقیقتی پشت مکان های قرنطینه بوده؟
_آیا کسی به این فکر کرده؟به زجر اونها به سختی هاشون!
_اگه می خواهید واقعیت تلخ و وخیمی که مردم داشتن و دولت هیچ کاری براشون انجام نداد و هیچ حقوقی نگرفتن رو ببینید فیلم رو قطع نکنید!
_لطفا کودکان این فیلم را نبینند دارای صحنه های ترسناک و دلخراش است!
متن ها روی صفحه ی مشکی رنگ نوشته شدند و بعد فیلم شروع شد!
درسته!اون..اون تمام فیلم های ضبط شده ی تهیونگ به صورت مرتب بود میدونست کار کیه!
اون به خواستش عمل کرده بود اون واقعا قلب بزرگ و مهربونی داشت فقط نمی خواستش!
_تمام این فیلم های توسط خبرنگار مرحوم کیم تهیونگ ضبط شده است.ممنون از همراهی شما
فیلم با تقدیر از تهیونگ تمام شد
جیمین بلند شد و لاهی رو در آغوش گرفت
بعد از بیرون اومدنش لاهی گوشی جیمین رو برداشت و لینک رو دید
چطور دولت کاری نکرده بود؟
اونها الان قطعا دنبال پخش کننده بودن!
کوک کارش واقعا درست بود
خندید و لینک رو برای جیمین باز کرد و گوشی رو مقابلش گرفت
_کارت حرف نداشت سان!
جیهچپ با لبخندی دلنشین به کوک نگاه کرد
_قابلتو نداشت black!
_هی لقب منو هر جایی به کار نبر!
بلافاصله گفت و جیهوپ سری به معنای تفهیم تکون داد
_فردا میرم
_رئیس!لاهی چی؟
یونگی با نگرانی گفت مگه میشد پسر نفهمه دوستش چی حسی به اون دختر پیدا کرده
_لاهی کیه؟
جیهوپ پرسید اما کوک حرفش رو قطع کرد و اونارو ترک!
_اون مگه چیکاریه منه!
یونگی قبل از رفتنش به بالکن دستش رو روی شونش گذاشت
_خیلی خب بد خلقی نکن بیا امشب آخر رو خوش بگذرونیم
کوک برگشت و با دیدن چهره ی یونگی ناچارا پذیرفت البته بدش نمیومد کمی وقت بگذرونه و کل گذشته رو فراموش کنه!
بیشتر از همه لاهی!
...
# بی تی اس
۲.۲k
۰۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.