جنگل یوسانگ
#جنگل یوسانگ
#ادامه ی پارت ۳۷
راستش تنها کاری بود که میتونست در قبال کارهایی که کوک براش کرده بود انجام بده
پس یکبار پلیس بودنش رو فراموش کرد و زنگ در رو فشرد
_کیه؟
با صدای لرزونی ناشی از برخورد کوک صداش رو در آورد
_لاهیم..یونگ
یونگی در رو باز کرد
داخل سالن رفت و یونگ که عجلش رو دید به اتاق بالا اشاره کرد
آروم پله ها رو بالا رفت و دستش رو به دستگیره رسوند
_اون مسته پس هر رفتاری ازش قابل بخشش
با خودش زمزمه کرد و دستگیره رو پایین داد و آروم وارد شد
کوک اما خواب نبود و به صندلی تکیه داده بود
_یونگ تویی؟
با صدایی گرفته و بم ناشی از مستی و خستگی لب زد و با شنیدن صدایی با تعجب از جاش بلند شد و به عقب زل زد
_لاهیم
...
# بی تی اس
#ادامه ی پارت ۳۷
راستش تنها کاری بود که میتونست در قبال کارهایی که کوک براش کرده بود انجام بده
پس یکبار پلیس بودنش رو فراموش کرد و زنگ در رو فشرد
_کیه؟
با صدای لرزونی ناشی از برخورد کوک صداش رو در آورد
_لاهیم..یونگ
یونگی در رو باز کرد
داخل سالن رفت و یونگ که عجلش رو دید به اتاق بالا اشاره کرد
آروم پله ها رو بالا رفت و دستش رو به دستگیره رسوند
_اون مسته پس هر رفتاری ازش قابل بخشش
با خودش زمزمه کرد و دستگیره رو پایین داد و آروم وارد شد
کوک اما خواب نبود و به صندلی تکیه داده بود
_یونگ تویی؟
با صدایی گرفته و بم ناشی از مستی و خستگی لب زد و با شنیدن صدایی با تعجب از جاش بلند شد و به عقب زل زد
_لاهیم
...
# بی تی اس
۱.۸k
۰۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.