سناریو
#سناریو
#درخواستی
♡وقتی خوابیدن و میریم تو لباسشون و سرمون و از بالاش در میاریم
نامجون :همونجوری سفت بغلت میکنه و دوباره میخوابه ......
جین : هی بچه چیکار میکنی بزار بخوابم......
ا.ت :یاااا من خوابم پریده.......
جین :خوب چرا خوای منو میپرونی.......
شوگا :(کلا تو عالم هپروته و اصلا نفهمید که تو رفتی زیر لباسش و به خوابش ادامه میده)
جیهوپ :یااا نکن ا.ت بزار بخوابم......
ا.ت :من خوابم نمیاد پاشووو.......
(و جیهوپ وقتی اینو شنید پاشدرفتن پایین وووو.....
جیمین :نکن .....ععع نکن فسقل.......یاااا خندم میگره نکن .......(و بله جیمین در حال قش کردن)
تهیونگ :برو.....برو.....
ا.ت :یاااا تیهونگا منما
تهیونگ :یونتان یکی داره مزاحم خوای من میشه .....
(ا.ت که اینو شنید قهر کرد و رفت و ته رفت تا شاید بتونه دلشو بدست بیاره)
جونگکوک : ا.تتتتت.....نکنننن...... عییی بابا... وقتی تو خوابیدی منم رفتم زیر لباست قهر نکنا .......
#درخواستی
♡وقتی خوابیدن و میریم تو لباسشون و سرمون و از بالاش در میاریم
نامجون :همونجوری سفت بغلت میکنه و دوباره میخوابه ......
جین : هی بچه چیکار میکنی بزار بخوابم......
ا.ت :یاااا من خوابم پریده.......
جین :خوب چرا خوای منو میپرونی.......
شوگا :(کلا تو عالم هپروته و اصلا نفهمید که تو رفتی زیر لباسش و به خوابش ادامه میده)
جیهوپ :یااا نکن ا.ت بزار بخوابم......
ا.ت :من خوابم نمیاد پاشووو.......
(و جیهوپ وقتی اینو شنید پاشدرفتن پایین وووو.....
جیمین :نکن .....ععع نکن فسقل.......یاااا خندم میگره نکن .......(و بله جیمین در حال قش کردن)
تهیونگ :برو.....برو.....
ا.ت :یاااا تیهونگا منما
تهیونگ :یونتان یکی داره مزاحم خوای من میشه .....
(ا.ت که اینو شنید قهر کرد و رفت و ته رفت تا شاید بتونه دلشو بدست بیاره)
جونگکوک : ا.تتتتت.....نکنننن...... عییی بابا... وقتی تو خوابیدی منم رفتم زیر لباست قهر نکنا .......
۹.۰k
۰۶ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.