مافیای من

{مافیای من}
{پارت ۵}
با یه قیافه ی سرد و بی احساس اومد تو و گفت
÷خوب کی قراره اول شکنجه شه (ترسناک)
منو کوک که داشتیم از ترس میمردیم کوک دندوناش می‌خورد به هم
ویو یونگی
÷رفتم وسایل شکنجرو اوردم میخواستم مو بلونده رو بزنم که نگاهم به قیافش اوفتاد پوست قشنگ صورت معصوم که وقتی گریه کرده بود گوگولی تر شده بود رو دیدم واییییییییییی کی میتونه انقدر ناز و معصوم باشه دلم نیومد بزنمش اومدم سر صندلی نشستم یکم خندیدم
÷اسمتون چیه
ممن جی.. مین
_منننم جونگکوکم
÷ خوب باشه اسم خوبی دارید
÷جیننن
٪بله قربان
÷ ببرشون یه اتاق خوب مناسب
٪چشم قربان
٪کلک و پرامید ریخت رئیس چرا این شکلی کرد (تو ذهن)
÷فقط اتاقشونو جدا بزار
چی چرا
_من میخوام پیش جیمین باشم
÷همین که گفتم ببرشون
٪چشم رئیس
ویو جیمین
منو کوک رو از هم جدا کردن و اتاق جدا گذاشتن آخه چرااااا میترسم اتفاقی بیوفته خیلی میترسم .
(شب شد)
ویو تهیونگ
# اومدم خونه دیدم یونگی تو بالکن داره سیگار میکشه سلام کردم و کنارش نشستم
÷ته
# بله؟
÷ من حس میکنم عاشق شدم
# وات ! از تو بعید بود حالا طرف کیه ؟
÷یارو مو بلونده جیمین
# راستش منم
÷کدومشون؟
# مو سیاهه جونگ کوک
(ادامه دارد )
چطور بود ؟
دیدگاه ها (۸)

{مافیای من}{پارت ۶}ویو تهیونگ # بعد کلی حرف زدن با یونگی بلن...

{مافیای من}{پارت ۷}بلنشدم ببینم چی شده چی کارم داره که یهو ا...

{مافیای من}{پارت ۴}داشتن حرف میزدن که یهو جیهوپ اومد داخل ☆ر...

{مافیا من}{پارت ۳}داشتم از ترس بیهوش میشدم که یهو جلو یه خون...

مافیای من پارت ۱۹ویو کوک دیشب همش تقصیر جیمین بود خیلی شب بد...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟓عشق مافیاویو بورامبا جیمین رفتم خونش فردا باید میرفتم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط