پارت دوم از فیک اعتراف کن 🔥
پارت دوم از فیک اعتراف کن 🔥
یهو یاد اون روز افتادم که رفتم سفارشش رو بگیرم .
🔥فلش بک🔥
رفتم پیشش و ازش پرسیدم چی دوست داره بخوره ؟اول یکم خیره نگام کرد که معذب شدم .
بعد گفت هیچی و بلند شد داشت میرفت که بهم تنه زد .
ببخشیدی گفت و رفت .
اون روز وقتی رفتم رختکن و هر چقدر دنبال مدارکم گشتم پیدا نکردم .
پایان فلش بک🌌
رفتم داخل ...جاش خالی بود . با نا امیدی اومدم بیرون که چشمم به اون ور خیابون افتاد
داشت میرفت سمت همون کوچه خالی از سکنه .
دویدم دنبالش و رفتم تو کوچه ولی اثری ازش نبود .(نکنه روح هست خبر ندارم؟:// )
یه دست سردی رو شونه م حس کردم و یکی هلم داد سمت دیوار ...
جیهوپ_اخخخ...وایسا
خودش بود .
گفت :چرا تعقیبم میکنی؟
جیهوپ:معذرت میخوام آقا من هفته پیش مدارکم رو گم کردم فکر کردم شما بدونید کجا هستن .
گفت:من یونگی ام .اسم تو چیه؟
_جیهوپ ..هوپی صدام میکنن. نگفتین؟
یونگی_من پلیسم پیدا کردم بهت خبر میدم .
_خیلی ممنون .
داشتم میرفتم که صدام کرد .برگشتم نگاش کردم .
یونگی_تلفن ت رو بده .
دادم بعد ۵ دقیقه پس داد ...
یهو یاد اون روز افتادم که رفتم سفارشش رو بگیرم .
🔥فلش بک🔥
رفتم پیشش و ازش پرسیدم چی دوست داره بخوره ؟اول یکم خیره نگام کرد که معذب شدم .
بعد گفت هیچی و بلند شد داشت میرفت که بهم تنه زد .
ببخشیدی گفت و رفت .
اون روز وقتی رفتم رختکن و هر چقدر دنبال مدارکم گشتم پیدا نکردم .
پایان فلش بک🌌
رفتم داخل ...جاش خالی بود . با نا امیدی اومدم بیرون که چشمم به اون ور خیابون افتاد
داشت میرفت سمت همون کوچه خالی از سکنه .
دویدم دنبالش و رفتم تو کوچه ولی اثری ازش نبود .(نکنه روح هست خبر ندارم؟:// )
یه دست سردی رو شونه م حس کردم و یکی هلم داد سمت دیوار ...
جیهوپ_اخخخ...وایسا
خودش بود .
گفت :چرا تعقیبم میکنی؟
جیهوپ:معذرت میخوام آقا من هفته پیش مدارکم رو گم کردم فکر کردم شما بدونید کجا هستن .
گفت:من یونگی ام .اسم تو چیه؟
_جیهوپ ..هوپی صدام میکنن. نگفتین؟
یونگی_من پلیسم پیدا کردم بهت خبر میدم .
_خیلی ممنون .
داشتم میرفتم که صدام کرد .برگشتم نگاش کردم .
یونگی_تلفن ت رو بده .
دادم بعد ۵ دقیقه پس داد ...
۸.۷k
۱۴ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.