پارت سوم از فیک اعتراف کن🔥
پارت سوم از فیک اعتراف کن🔥
بعد ۵ دقیقه تلفن م رو داد .
نمیدونم چیکار کرد و برامم مهم نبود .
ازش خداحافظی کردم و راه خودم رو رفتم .
به خونه که رسیدم درست سمت تخت خواب رفتم و تا عصر خوابیدم جای شما خالی انقدر کیف داد ولی با صدای آزار دهنده تلفنم از خواب نازم با اشک درد دوریش🥺بیدار شدم .
(کی نه چی؟) چی ؟خب معلومه تخت خوابم 🥺🥺🥺
شماره ناشناس بود .
جواب دادم .
یارو پشت خطه_ اگه میخوای اونی که امروز دیدیش زنده بمونه به آدرسی که میگم بیا تا ۵ دقیقه دیگه وگرنه دوستت رو می کشم .
_من دوست ندارم😐
_پس این عمه ی منه کنارم داره میگه دوستتم.
_من دیروز فقط از یه نفر یه سوال پرسیدم اسمشم یونگی بود
_اما...
_داداش آدرس بده بیا بینم حرف حسابت چیه
_ودف😐😐😐😐 کره جنوبی سئول
کوچه ...(الان انتظار داری اسم کوچه رو بگم؟😐) پلاک فلان ...(نکنه انتظار داشتی اینم بگم؟)تنها بیا با پلیس بیایی میکشمش 😡
جیهوپ_ بلند خندیدم و گفتم به تخمم
_وات ده فاخخخخخخخ....تو احساس داری بچه؟
_عمته...منتظر باش تا بیام .
و قطع کردم .
بلند گفتم _خدااااا تو هم میبینی یه روز تعطیل هم نمیتونم بخوابم .ایشونم خودش زنگ زد بعد از من شاکیه تو کیا رو بنده خودت انتخاب کردی ای خدااا خب میخوای بکشیش بکش چرا هی دم به دقیقه میگی میکشمش اصلا من چرا هیچوقت نمیتونم بخوابم مننن...
داشتم همینطور غر میزدم که شکمم صداش در اومد.
بلند گفتم_فقط تو کم بودی .بعد مثل دیوونه ها یه چشم غره برای شیکمم رفتم .
بریم خندق بلا رو پر کنیم ....
بعد ۵ دقیقه تلفن م رو داد .
نمیدونم چیکار کرد و برامم مهم نبود .
ازش خداحافظی کردم و راه خودم رو رفتم .
به خونه که رسیدم درست سمت تخت خواب رفتم و تا عصر خوابیدم جای شما خالی انقدر کیف داد ولی با صدای آزار دهنده تلفنم از خواب نازم با اشک درد دوریش🥺بیدار شدم .
(کی نه چی؟) چی ؟خب معلومه تخت خوابم 🥺🥺🥺
شماره ناشناس بود .
جواب دادم .
یارو پشت خطه_ اگه میخوای اونی که امروز دیدیش زنده بمونه به آدرسی که میگم بیا تا ۵ دقیقه دیگه وگرنه دوستت رو می کشم .
_من دوست ندارم😐
_پس این عمه ی منه کنارم داره میگه دوستتم.
_من دیروز فقط از یه نفر یه سوال پرسیدم اسمشم یونگی بود
_اما...
_داداش آدرس بده بیا بینم حرف حسابت چیه
_ودف😐😐😐😐 کره جنوبی سئول
کوچه ...(الان انتظار داری اسم کوچه رو بگم؟😐) پلاک فلان ...(نکنه انتظار داشتی اینم بگم؟)تنها بیا با پلیس بیایی میکشمش 😡
جیهوپ_ بلند خندیدم و گفتم به تخمم
_وات ده فاخخخخخخخ....تو احساس داری بچه؟
_عمته...منتظر باش تا بیام .
و قطع کردم .
بلند گفتم _خدااااا تو هم میبینی یه روز تعطیل هم نمیتونم بخوابم .ایشونم خودش زنگ زد بعد از من شاکیه تو کیا رو بنده خودت انتخاب کردی ای خدااا خب میخوای بکشیش بکش چرا هی دم به دقیقه میگی میکشمش اصلا من چرا هیچوقت نمیتونم بخوابم مننن...
داشتم همینطور غر میزدم که شکمم صداش در اومد.
بلند گفتم_فقط تو کم بودی .بعد مثل دیوونه ها یه چشم غره برای شیکمم رفتم .
بریم خندق بلا رو پر کنیم ....
۵.۸k
۱۵ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.