مافیای من^
مافیای من^
p 2
با جیمین رفتیم طبقه بالا و رفتیم تو یه اتاق که اون مرده و یه نفر دیگه اونجا بودن
جیمین:یونگی این خدمتکار جدیدس قوانین رو بهش بگو
یونگی:ببین دختر مهم ترین قانون اینه که فرار نکنی اگه فرار کنی گیرت میارم و بد جور تنبیه میشی
حق بیرون رفتن از خونه رو نداری
باید بهم بگی ارباب به این دوتا جیمین و جین هم میگی ارباب فهمیدی!
ات:بله ارباب(سرد و آروم)
یونگی:خوبه حالا برو پایین کمک آجوما!
ات:چشم ارباب(سرد و آروم)
ات رفت پایین
جین:معلومه دختر خوبیه که اینطوری احترام میذاره
جیمین:آره چقدر هم ساکت و آرومه. و همین طور خوشگل💕
یونگی:بسه دیگه چرا چرت میگید به جاش باید برای خرید جنس ها فکر کنید و حرف بزنید نه این مزخرفات
جین:اوه راست میگی خوب ببین.....
ویو ات:
رفتم پایین پیش آجوما
آجوما:اومدی دخترم
ات:بله(سرد و آروم)
میگم آجوما شغل ارباب چیه؟
آجوما:خوب عزیزم من نمیتونم بهت بگم
ات:چرا؟
آجوما:آخه اگه بهت بگم میکشنم لطفا ازم نخواه
از حرفاش معلوم بود آدمای خطرناکی باشن نکنه......نکنه قاتلی چیزی باشن!نه ات چرت و پرت برای خودت نباف
ات:آجوما من کجا باید استراحت کنم؟
آجوما: توی اتاقت دخترم طبقه بالا راهرو ی سمت چپ
ات:آهان مرسی آجوما
رفتم توی اتاقم اتاق بدی نبود خوب بود رفتم رو تختم و زنگ زدم به دوست صمیمیم بورام
بورام:الو؟
ات:الو بورام جونم🥺
بورام:ات درسته که فروخته شدی؟
ات:آره😢
بورام:الهی من فدات بشم عزیزم خیلی ناراحت شدم😭
ات:(گریه)
بورام:ات سعی کن فرار کنی اونا که بهشون فروخته شدی مافیان زود تر بیا بیرون مافیا ها خطرناکن
ات:مافیا؟ وای خدا😭😭😭😭😭😭😭
بورام ممکنه گوشیم رو ازم بگیرن فعلا قط مییکنم باشه؟
بورام:باشه عزیزم 😢 مراقب خودت باش🥺
ات:باش مرسی😥 بای
بورام:بای🥺
بعد اینکه قط کردم شروع کردم به گریه کردن و همینطور زار میزدم که در باز شد!
p 2
با جیمین رفتیم طبقه بالا و رفتیم تو یه اتاق که اون مرده و یه نفر دیگه اونجا بودن
جیمین:یونگی این خدمتکار جدیدس قوانین رو بهش بگو
یونگی:ببین دختر مهم ترین قانون اینه که فرار نکنی اگه فرار کنی گیرت میارم و بد جور تنبیه میشی
حق بیرون رفتن از خونه رو نداری
باید بهم بگی ارباب به این دوتا جیمین و جین هم میگی ارباب فهمیدی!
ات:بله ارباب(سرد و آروم)
یونگی:خوبه حالا برو پایین کمک آجوما!
ات:چشم ارباب(سرد و آروم)
ات رفت پایین
جین:معلومه دختر خوبیه که اینطوری احترام میذاره
جیمین:آره چقدر هم ساکت و آرومه. و همین طور خوشگل💕
یونگی:بسه دیگه چرا چرت میگید به جاش باید برای خرید جنس ها فکر کنید و حرف بزنید نه این مزخرفات
جین:اوه راست میگی خوب ببین.....
ویو ات:
رفتم پایین پیش آجوما
آجوما:اومدی دخترم
ات:بله(سرد و آروم)
میگم آجوما شغل ارباب چیه؟
آجوما:خوب عزیزم من نمیتونم بهت بگم
ات:چرا؟
آجوما:آخه اگه بهت بگم میکشنم لطفا ازم نخواه
از حرفاش معلوم بود آدمای خطرناکی باشن نکنه......نکنه قاتلی چیزی باشن!نه ات چرت و پرت برای خودت نباف
ات:آجوما من کجا باید استراحت کنم؟
آجوما: توی اتاقت دخترم طبقه بالا راهرو ی سمت چپ
ات:آهان مرسی آجوما
رفتم توی اتاقم اتاق بدی نبود خوب بود رفتم رو تختم و زنگ زدم به دوست صمیمیم بورام
بورام:الو؟
ات:الو بورام جونم🥺
بورام:ات درسته که فروخته شدی؟
ات:آره😢
بورام:الهی من فدات بشم عزیزم خیلی ناراحت شدم😭
ات:(گریه)
بورام:ات سعی کن فرار کنی اونا که بهشون فروخته شدی مافیان زود تر بیا بیرون مافیا ها خطرناکن
ات:مافیا؟ وای خدا😭😭😭😭😭😭😭
بورام ممکنه گوشیم رو ازم بگیرن فعلا قط مییکنم باشه؟
بورام:باشه عزیزم 😢 مراقب خودت باش🥺
ات:باش مرسی😥 بای
بورام:بای🥺
بعد اینکه قط کردم شروع کردم به گریه کردن و همینطور زار میزدم که در باز شد!
۷.۶k
۱۱ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.