آری ای یار درست است گرفتار شدم

آری ای #یار درست است گرفتار شدم
نه به میل و خوشی و #عشق ... به اجبار شدم

#خبر این است کم آوردم و دلمرده شدم
از خودم، #زندگی ام، از همه بیزار شدم

در #قمار ی که سر زندگی خود کردم
همه را باختم و سخت #بدهکار شدم

شب که شد با غم و #اشک و دلِ خون خوابیدم
صبح با حسرت و با یاد تو بیدار شدم

با تو مثل #ملکه غرق خوشی بودم و عشق
بعد تو سهمِ هوس خواهیِ تاتار شدم

از #غزل های تو با ناز و کرشمه رفتم
سادگی کردم و همسفره ی کفتار شدم

من که دلبسته ی بابونه و #چایی بودم
سخت #معتاد غمِ #قهوه و #سیگار شدم

من که شادابی هر شنبه ی عمرت بودم
بعد تو رخوت هر #جمعه ی غمبار شدم

گفته بودی که چه کردی که من اینگونه شدم؟
خوبی ات #قلب مرا زد که #جفاکار شدم

زندگی #امنیت و گرمیِ #آغوش تو بود
حیف و صد حیف که من دیر خبردار شدم

#حمیدرضا_گلشن
#خبر_از_یار
؛__________❤__________

#شعر #نثر
#گنجینه_ادب_فارسی
#ادبیات_فارسی
#سرای_فارسی
#آشیانه_شعر_نثر
#داستان #داستانک
#حکایت #شعر_آیینی
#عاشقانه #گرفتار
#حیف_و_صد_حیف
دیدگاه ها (۱)

#چوپان ى به مقام #وزارت رسید. هر روز بامداد بر مى خاست و #کل...

گاهى دلت مى خواهدچنان #تنهای یت را تنگ #بغل کنىکه هیچ کس نفه...

آخر قصه ی #عشق ما را همان اول لو دادندهمان جایی که گفتند : ی...

#نازنین آمد و دستی به #دل ما زد و رفتپرده ی خلوت این #غمکده ...

چه خبر یار؟ شنیدم که گرفتار شدیدل سپردی و برای دگری یار شدیب...

دو قدم مانده که #پاییز به یغما بروداین همه رنگ ِ قشنگ از کف ...

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط