عشق بی نهایت جونگ کوک پارت ۴

جیا یه تیشرت و یه شلوارک لی تا پایین باسنش و یه لباس تورتوری بنفش پوشیده بود و آرایش نکرده بود
#می چا
آماده شدیم زدیم بیرون از اتاق از خوابگاه رفتیم بیرون بعد نیم ساعت پیدا کردیم خوابگاه رو کوچه خیلی خلوت بود
تو:جیا در بزن
جیا:نه تو در بزن
قلباتون شبی چی داشت میزد و ضربانتون میرفت بالا داشتین غش میکردین
#جیا
بلاخره در زدم که یهو صدای داد می چا اومد یه مرده بطری مشروب دستش بود و داشت دستشو میبرد رو باسن می چا که میچا یه سیلی زد تو صورتش و فوش میدادش
#میچا
جیا در زد
که یهو یه مرده اومد جلوم از قیافش معلوم بود مست کرده
اومد چسبوندم به دیوار میخواست ازیتم کنه گه یه سیلی زدمش تو:مرتیکه کثافت ولم کن حرومزاده

{بریم ببینیم تو خوابگاه چه خبر بوده}
#جونگ کوک
داشتیم بازی میکردیم جین هم داشت غذا ددست میکرد یهو صدای در میاد
هیونگا همه با هم بجز کوکی:عه این کیه دیگه
کوکی:من میرم
داشتم میرفتم درو باز کنم صدا داد اومد سرعتمو تند کردم درو باز کردم دیدم
یه مرده داره دوتا دخترو اذیت میکنه تند رفتم مرده رو از پشت کشیدم گفتم هوی مرتیکه داری چیکار میکنی ها و یه مشت کوبوندم تو دهنش دهنش پر خون شد و بلند شد فرار کرد
#می چا
همینجوری داد میزدم که یهو دیدم یه نفر اومد از پشت کشیدشو زد تو دهنش
وقتی دقت کردم دیدم کوکیه
مرده فرار کرد
کوکی: خانوم شما خوبید چیزیتون که نشده کاری باهاتون نکرده؟ {با استرس}
تو :همون لحظه با شنیدن صداش افتادم زمین و دیگ نفهمیدم چی شد
#جیا
می چا قش کرد یهو جیا:می چا می چا بلند شو چت شد وای بلند شو
کوکی : اسمش می چا عه
جیا:ارههه
کوک:خانوم می چی بلند شید
جیا:زدم زیر خنده🤣🤣 و گفتم:وای خدا می چی باز تو ذوق مرگ شدی غش کردی 🤣🤣با قهقه جیا هیونگا اومدن بیرون و داشتن نگاه میکردم



اشتباه تایپی فکر کنم زیاد دارم تو این پارت😁🤣🤣
دیدگاه ها (۵)

عشق بی نهایت جونگ کوک پارت ۵

عشق بی نهایت جونگ کوک پارت۶

تا پارت ۴ هیچ اتفاق خواستی نمیوفته

عشق بی نهایت جونگ کوک پارت ۳

عشق چیز خوبیه پارت ۱۱که یهو پدر لوسیفر اومد و تفنگ رو سمت من...

عشق چیز خوبیه پارت ۱۰ویو کوکوقتی دیدم ات نیست به بادریگاردا ...

دوست پسر دمدمی مزاج

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط