بیا پایین👇
بیا پایین👇
part 9
_________________________________________________
(ویو ا/ت)
وقتی به هوش اومدم داخل یه اتاق شیک و بزرگ بودم کمی دور ورمو نگاه کردم سمت چپم فردی از اینطرف به اون طرف راه میرفت ونگران بود وقتی به چهره شخص دقت کردم چیزی که میدیدم رو باور نکردم نامجون بود
ا/ت:ن... نامجون؟
نامجون برگشت و وقتی دید به هوش اومدم چشماش برق زد و محکم در آغوشم گرفت باورم نمیشد بعد از دو سال دوباره تونستم برادرم رو ببینم و زدم زیر گریه محکم در آغوشش گرفتم انگار ترس داشتم دوباره داداش کوچولوم رو از دست بدم
نامجون:دیگه هیچوقت از دستت نمیدم
ا/ت:اما نامجون این خونه مال کیه؟
نامجون:مال من برای پیدا کردن دست به خیلی کارا زدم چه غلط چه درست
کمی نگران شدم منظورش از غلط چی بود
ا/ت:تعریف کن
نامجون:خوب بعد از اون شب کذایی من شروع به معامله با باند های خلافکاری بزرگ کردم اونا ازم کاری میخواستن و در مقابل بهم تجهیزات و پول میدادن تا اینکه خودم باند خودم رو جمع کردم و الانم یکی از بزرگ ترین مافیا های دنیا هستم خب نمیتونستم به عنوان یه پسربچه تو خیابون بیوفتم دنبال تو یا از یکی از این مافیا ها بخوام با خطرناک ترین مافیا یعنی پارک جیمین دربیوفته...
____________________________________
اینم از پارت جدید درضمن من میخوام پیج جدیدی رو در اینستا راه اندازی کنم و بعد از تمام شدن این فیک در اینستا فعالیت کنم هنوز اینجا فعالین میکنم ولی ممکنه فیک هایی که اونجاست اینجا نباشه به زودی آیدی پیج رو بهتون میدم🌸✨
part 9
_________________________________________________
(ویو ا/ت)
وقتی به هوش اومدم داخل یه اتاق شیک و بزرگ بودم کمی دور ورمو نگاه کردم سمت چپم فردی از اینطرف به اون طرف راه میرفت ونگران بود وقتی به چهره شخص دقت کردم چیزی که میدیدم رو باور نکردم نامجون بود
ا/ت:ن... نامجون؟
نامجون برگشت و وقتی دید به هوش اومدم چشماش برق زد و محکم در آغوشم گرفت باورم نمیشد بعد از دو سال دوباره تونستم برادرم رو ببینم و زدم زیر گریه محکم در آغوشش گرفتم انگار ترس داشتم دوباره داداش کوچولوم رو از دست بدم
نامجون:دیگه هیچوقت از دستت نمیدم
ا/ت:اما نامجون این خونه مال کیه؟
نامجون:مال من برای پیدا کردن دست به خیلی کارا زدم چه غلط چه درست
کمی نگران شدم منظورش از غلط چی بود
ا/ت:تعریف کن
نامجون:خوب بعد از اون شب کذایی من شروع به معامله با باند های خلافکاری بزرگ کردم اونا ازم کاری میخواستن و در مقابل بهم تجهیزات و پول میدادن تا اینکه خودم باند خودم رو جمع کردم و الانم یکی از بزرگ ترین مافیا های دنیا هستم خب نمیتونستم به عنوان یه پسربچه تو خیابون بیوفتم دنبال تو یا از یکی از این مافیا ها بخوام با خطرناک ترین مافیا یعنی پارک جیمین دربیوفته...
____________________________________
اینم از پارت جدید درضمن من میخوام پیج جدیدی رو در اینستا راه اندازی کنم و بعد از تمام شدن این فیک در اینستا فعالیت کنم هنوز اینجا فعالین میکنم ولی ممکنه فیک هایی که اونجاست اینجا نباشه به زودی آیدی پیج رو بهتون میدم🌸✨
۷.۶k
۰۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.