بازم پارت جدید 🙂
بازم پارت جدید 🙂
انتظار نداشتین نه ..؟
ولی خب گذاشتم براتون 🌱💕
پارت 5
💕🌱~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~🌱💕
a,t
با خوشحالی سریع رفتم یه لباس مناسب انتخاب کردم آماده شدم و به سمت اتاق شوگا رفتم
ات : شوگا من آماده شدم.
شوگا : چقدر خوشگل شدی بریم.
• پرش زمانی به بعد از حرکت ماشین •
شوگا : خب کجا بریم..؟
ات : آم.... بریم واسه ی فسقلی مون سیسمونی رو بگیریم که نگرفتیم
شوگا : اره فکر خوبیه بریم؟
* یک نکته جنسیت بچه ی ات و شوگا دختر هست در ادامه اسمش هم میگم بهتون *
شوگا : آدرس سیمونی خوب داری ات؟
ات : اره دارم برو به این آدرس §§§§§§§
• پرش زمانی به رسیدن به مقصد فروشگاه •
شوگا : خب رسیدیم.
ات : خب پیاده شیم بریم وسایل رو ببینیم
* یک نکته ی دیگه ات یه دوست داره به نام لیندا که توی این فروشگاه کار میکنه *
ات : شوگا یه دیقه همین جا بمون الان میام.
شوگا : کجا میری؟
ات : پیش دوستم میخوام بترسونمش
شوگا : اوکی برو راحتی
ات : مرسی.
ات : پپپپخخخخخخخ * ترسوندن *
لیندا : یا عیسی مسیح.....
لیندا : عععع خره تو اینجا چیکار میکنی
ات : اومدم برای دکتر کوچولوم خرید کنم
لیندا : جدی جدی..!
ات : اره...
لیندا : یعنی دارم خاله میشم
ات : اره.....
لیندا : خره قشنگم مرسی که یه خر مثه خودت بهم هدیه دادی
ات : کوفت میمون.
شوگا : اتتتتتت بیا دیگه.
ات : من فعلن برم وقتی انتخاب کردم خرید تموم شد میام ازت خدافظی کنم.
لیندا : اوکی منم فعلن برم.
شوگا : چقدر دیر کردی
ات : ببخشید خب انتخاب کنیم.
• پرش زمانی به بعد از خرید و خارج شدن از فروشگاه •
ات : شوگولی میشه بستنی بخوریم.
شوگا : اوکی الان میگیرم.
ات : مرسی خیل خوشمزه بود
شوگا: خواهش میکنم بریم خونه ؟
ات : اره بریم من خیلی خسته شدم.
شوگا : من بیشتر:)))
ات : خوب زود تر بریم خونه :)
شوگا : اوکی بریم
ادمین :
شرعن انتظار پارت 5 رو نداشتین میدونم 🙂
چون چن وقت فعالیت نکرده بودم براتون گذاشتم 3 تا پارت دیگه هم میزارم فقط باید یکم برای پارت های دیگه فکر کنم 🌷💜
لایک و کامنت فراموش نشه 😉🌱
انتظار نداشتین نه ..؟
ولی خب گذاشتم براتون 🌱💕
پارت 5
💕🌱~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~🌱💕
a,t
با خوشحالی سریع رفتم یه لباس مناسب انتخاب کردم آماده شدم و به سمت اتاق شوگا رفتم
ات : شوگا من آماده شدم.
شوگا : چقدر خوشگل شدی بریم.
• پرش زمانی به بعد از حرکت ماشین •
شوگا : خب کجا بریم..؟
ات : آم.... بریم واسه ی فسقلی مون سیسمونی رو بگیریم که نگرفتیم
شوگا : اره فکر خوبیه بریم؟
* یک نکته جنسیت بچه ی ات و شوگا دختر هست در ادامه اسمش هم میگم بهتون *
شوگا : آدرس سیمونی خوب داری ات؟
ات : اره دارم برو به این آدرس §§§§§§§
• پرش زمانی به رسیدن به مقصد فروشگاه •
شوگا : خب رسیدیم.
ات : خب پیاده شیم بریم وسایل رو ببینیم
* یک نکته ی دیگه ات یه دوست داره به نام لیندا که توی این فروشگاه کار میکنه *
ات : شوگا یه دیقه همین جا بمون الان میام.
شوگا : کجا میری؟
ات : پیش دوستم میخوام بترسونمش
شوگا : اوکی برو راحتی
ات : مرسی.
ات : پپپپخخخخخخخ * ترسوندن *
لیندا : یا عیسی مسیح.....
لیندا : عععع خره تو اینجا چیکار میکنی
ات : اومدم برای دکتر کوچولوم خرید کنم
لیندا : جدی جدی..!
ات : اره...
لیندا : یعنی دارم خاله میشم
ات : اره.....
لیندا : خره قشنگم مرسی که یه خر مثه خودت بهم هدیه دادی
ات : کوفت میمون.
شوگا : اتتتتتت بیا دیگه.
ات : من فعلن برم وقتی انتخاب کردم خرید تموم شد میام ازت خدافظی کنم.
لیندا : اوکی منم فعلن برم.
شوگا : چقدر دیر کردی
ات : ببخشید خب انتخاب کنیم.
• پرش زمانی به بعد از خرید و خارج شدن از فروشگاه •
ات : شوگولی میشه بستنی بخوریم.
شوگا : اوکی الان میگیرم.
ات : مرسی خیل خوشمزه بود
شوگا: خواهش میکنم بریم خونه ؟
ات : اره بریم من خیلی خسته شدم.
شوگا : من بیشتر:)))
ات : خوب زود تر بریم خونه :)
شوگا : اوکی بریم
ادمین :
شرعن انتظار پارت 5 رو نداشتین میدونم 🙂
چون چن وقت فعالیت نکرده بودم براتون گذاشتم 3 تا پارت دیگه هم میزارم فقط باید یکم برای پارت های دیگه فکر کنم 🌷💜
لایک و کامنت فراموش نشه 😉🌱
۹.۹k
۲۱ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.