PART 19🦋🌸
#PART_19🦋🌸
_سوییچ ماشینت رو میدی میخوام با بچه ها برم کتاب خونه
_خب با تاکسی برو
_دلت میاد
_هوف بیا
لپشو بوسیدم و سوییچ رو ازش گرفتم و از جلوی چشمایی که متعجب بچه ها رفتم بیرون علیرضا عصبی اومد گفت _ساحل این چه کاری بود کردی
شونه ای بالا انداختم و رفتم سمت ماشین
خواستم سوار ماشین بشم که سپهر صدام کرد_ساحل زود بیا خونه ماشین رو لازم دارم
_باشه ساعت چند میری خونه؟ بیارمش.
_ساعت 4
_باشه فعلا خداحافظ
_خداحافظ
سوار ماشین شدم که پری و ثنا هم اومدن و پری_عجب ماشینی داره
من_از امریکا اومده دیگه
ثنا_تو از کجا میدونی
پری_باید برامون توضیح بدی
_چیرو
_اینکه از کجا اسمشو میدونی؟ اون از کجا اسمتو میدونه؟
ثنا پرید وسط حرفش و گفت: راست میگه تو که اسمتو بهش نگفتی تو کلاس
نمیخواستم بگم برادرمه چون فکر میکنن الکی بهم نمره میده اما فقط به ثنا و معصومه و پری بگم که اشکالی نداره علیرضا هم بعدا میفهمه اما خواستم یکم شیطنت کنم گفتم
_دوستمه
ثنا_یعنی دوس پسرته
پریناز_تو و دوس پسر عمرا
من_مگه من چمه به این خوشگلی
به این سادگی شون خندیدم که ثنا گفت _واسه چی میخندی
_داداشمه دوس پسرم کجا بود ولی خدایی اول که دیدمش نشناختمش
_ داداشته پس چرا نشناختی ش
_اخه رفته بود خارج چند ساله ندیده بودمش
_اها
تا مقصد هیچ حرفی بین مون رد و بدل نشد
رفتیم کتاب خونه من چند جلد کتاب درباره درسمون و دوسه تا هم رمان گرفتم ثنا هم چند تا کتاب درباره حیوانات گرفت بچم علاقه ی خاصی به حیوانات داره
پری هم درباره شیمی گرفت اینم عاشق شیمیه
اول پری رسوندم وسط راه هم به سپهر زنگ زدم_سلام داداش سپهر خوبی چند دقیقه دیگه ماشین و میارم و خودم میرم دنبال ماشینم
_سلام ابجی ممنون ماشینت کجاست برم بیارم برات تو ماشین منو بدی منم ماشین تورو
_گاراژ.... ممنون
_باشه خدافظ
_خداحافظ
_استاد خوشگله بود
_اره اسمش سپهره
_فهمیدم
_من میرم بیمارستان تو هم میخوای باهام بریم
_خوب میشه میتونم بازم استادو ببینم
_من زن داداش خل نمیخوام ها
بعد هم خندیدیم و رفتیم خونه سپهر کنار ماشینم بود و تا منو دید اومد طرفمون
_ماشینم رو که داغون نکردی
_نترس سالمه سالمه
ثنا رو دید و بهش سلام کرد از ماشینش پیاده شدیم و سوار ماشین من شدیم اون رفت ما هم رفتیم بیمارستان
_سوییچ ماشینت رو میدی میخوام با بچه ها برم کتاب خونه
_خب با تاکسی برو
_دلت میاد
_هوف بیا
لپشو بوسیدم و سوییچ رو ازش گرفتم و از جلوی چشمایی که متعجب بچه ها رفتم بیرون علیرضا عصبی اومد گفت _ساحل این چه کاری بود کردی
شونه ای بالا انداختم و رفتم سمت ماشین
خواستم سوار ماشین بشم که سپهر صدام کرد_ساحل زود بیا خونه ماشین رو لازم دارم
_باشه ساعت چند میری خونه؟ بیارمش.
_ساعت 4
_باشه فعلا خداحافظ
_خداحافظ
سوار ماشین شدم که پری و ثنا هم اومدن و پری_عجب ماشینی داره
من_از امریکا اومده دیگه
ثنا_تو از کجا میدونی
پری_باید برامون توضیح بدی
_چیرو
_اینکه از کجا اسمشو میدونی؟ اون از کجا اسمتو میدونه؟
ثنا پرید وسط حرفش و گفت: راست میگه تو که اسمتو بهش نگفتی تو کلاس
نمیخواستم بگم برادرمه چون فکر میکنن الکی بهم نمره میده اما فقط به ثنا و معصومه و پری بگم که اشکالی نداره علیرضا هم بعدا میفهمه اما خواستم یکم شیطنت کنم گفتم
_دوستمه
ثنا_یعنی دوس پسرته
پریناز_تو و دوس پسر عمرا
من_مگه من چمه به این خوشگلی
به این سادگی شون خندیدم که ثنا گفت _واسه چی میخندی
_داداشمه دوس پسرم کجا بود ولی خدایی اول که دیدمش نشناختمش
_ داداشته پس چرا نشناختی ش
_اخه رفته بود خارج چند ساله ندیده بودمش
_اها
تا مقصد هیچ حرفی بین مون رد و بدل نشد
رفتیم کتاب خونه من چند جلد کتاب درباره درسمون و دوسه تا هم رمان گرفتم ثنا هم چند تا کتاب درباره حیوانات گرفت بچم علاقه ی خاصی به حیوانات داره
پری هم درباره شیمی گرفت اینم عاشق شیمیه
اول پری رسوندم وسط راه هم به سپهر زنگ زدم_سلام داداش سپهر خوبی چند دقیقه دیگه ماشین و میارم و خودم میرم دنبال ماشینم
_سلام ابجی ممنون ماشینت کجاست برم بیارم برات تو ماشین منو بدی منم ماشین تورو
_گاراژ.... ممنون
_باشه خدافظ
_خداحافظ
_استاد خوشگله بود
_اره اسمش سپهره
_فهمیدم
_من میرم بیمارستان تو هم میخوای باهام بریم
_خوب میشه میتونم بازم استادو ببینم
_من زن داداش خل نمیخوام ها
بعد هم خندیدیم و رفتیم خونه سپهر کنار ماشینم بود و تا منو دید اومد طرفمون
_ماشینم رو که داغون نکردی
_نترس سالمه سالمه
ثنا رو دید و بهش سلام کرد از ماشینش پیاده شدیم و سوار ماشین من شدیم اون رفت ما هم رفتیم بیمارستان
۱.۱k
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.