اپارتمان عمو 4 طبقه بود و واحد من طبقه چهارمش بود اخه عمو
اپارتمان عمو 4 طبقه بود و واحد من طبقه چهارمش بود اخه عمو چرا طبقه ی اخر اگه یه وقت خدای نکرده آسانسور خراب شه چی اونوقت باید این همه پله رو بیام بالا
بقیه رو هم اجاره داده بود خودشونم تو یه ویلای بزرگ زندگی میکردند
به ساعت نگاه کردم ۳ شب بود همیشه وقتی تو روز نمیتونستم درس بخونم میومدم اپارتمان عمو تا نصف شب درس میخوندم یاد مامانم افتادم دلم براش تنگ شده بود اهنگ بهت مریضم رو گذاشتم
دیگه اهنگ رو قطع کردم و خوابیدم
صبح خوابموندم اگه پری زنگ نزده بود قطعا جا میموندم زنگ اول با استاد جدید کلاس داشتم انقدر تند رفتم که وسط راه با یه ماشین تصادف کردم که سرم خورد به فرمون و یکم خون اومد رو زخم چسب زخم زدم و رفتم کلاس دیر رسیده بودم و کلاسش تموم شده بود لعنتی به این کلاسم نرسیده بودم ثنا و معصومه و پری کلی ازش تعریف میکردن سرم رو خوردند
تا پنج دقیقه ی دیگه کلاس بعدی مون شروع میشد
معصومه با نگرانی پرسید_ساحل سرت چی شده
من_چیزی نیس یه تصادف کوچیک بود.
رفتیم سر کلاس فکر کنم فردا هم با استاد جدید کلاس داشته باشیم
اون روز هم گذشت صبح اماده و سرحال رفتم تو کلاس هنوز استاد نیومده بود
چشمم به در بود که این ببینم این استاد جدید کیه که بچه ها انقدر تعریف شو میکنن
وقتی در کلاس باز شد با ناباوری دیدم...
"سپهر"
دیروز یکی غایب بود امروز که رفتم یکی جیغ کشید که نزدیک بود به یه شلوار دیگه محتاج بشم
نا باور دیدم ساحل بوده که دیروز غایب بوده
اون جیغ رو هم ساحل کشیده بود و اسمم رو صدا زده بود چشم غره ای بهش رفتم
کیارش_به فرما نیومده کشته مرده داده
پری_دیدی گفتم خوشگله که جیغ کشیدی خاک تو سر ندیده ت
ثنا_استاد که هنوز اسم شو نگفته تو از کجا میدونی
"ساحل"
وقتی اسمشو صدا زدم اول یه چشم غره جانانه بهم رفت که فهمیدم به خاطر جیغ مه خو چیکار کنم ذوق زده شدم
بعد با یه لبخند دختر کش سلام کرد و نشست و گفت _دیروز چرا نیومدی
من_یه تصادف کوچیک کردم دیر رسیدم
اخماش تو هم رفت_باز تا نصف شب نشستی درس خوندی
_خب چیکار کنم صبح که پاسگاه بودم نشد بخونم
_کتاباتونو باز کنید
تازه یادم افتاد که تو کلاسیم
پری با آرنج ش زد تو پهلوم و گفت _تورو از کجا میشناسع، تو اسمشو از کجا میدونی
یه لبخند شیطانی زدم و ابرو مو بالا ذادم و به صندلی م تکیه دادم _خب دیگه
پری _خیلی بدی بگو از کجا همو میشناسین
_نمیگم الانم درستو بخون تا پوست تو نکنده
ایشی گفت و به درس گوش داد
وقتی کلاس تموم شد رفتم پیشش
سپهر _چرا دیشب خونه نیومدی
_اپارتمان عمو سعید بودم
_اها
_سپهر
_بله
بقیه رو هم اجاره داده بود خودشونم تو یه ویلای بزرگ زندگی میکردند
به ساعت نگاه کردم ۳ شب بود همیشه وقتی تو روز نمیتونستم درس بخونم میومدم اپارتمان عمو تا نصف شب درس میخوندم یاد مامانم افتادم دلم براش تنگ شده بود اهنگ بهت مریضم رو گذاشتم
دیگه اهنگ رو قطع کردم و خوابیدم
صبح خوابموندم اگه پری زنگ نزده بود قطعا جا میموندم زنگ اول با استاد جدید کلاس داشتم انقدر تند رفتم که وسط راه با یه ماشین تصادف کردم که سرم خورد به فرمون و یکم خون اومد رو زخم چسب زخم زدم و رفتم کلاس دیر رسیده بودم و کلاسش تموم شده بود لعنتی به این کلاسم نرسیده بودم ثنا و معصومه و پری کلی ازش تعریف میکردن سرم رو خوردند
تا پنج دقیقه ی دیگه کلاس بعدی مون شروع میشد
معصومه با نگرانی پرسید_ساحل سرت چی شده
من_چیزی نیس یه تصادف کوچیک بود.
رفتیم سر کلاس فکر کنم فردا هم با استاد جدید کلاس داشته باشیم
اون روز هم گذشت صبح اماده و سرحال رفتم تو کلاس هنوز استاد نیومده بود
چشمم به در بود که این ببینم این استاد جدید کیه که بچه ها انقدر تعریف شو میکنن
وقتی در کلاس باز شد با ناباوری دیدم...
"سپهر"
دیروز یکی غایب بود امروز که رفتم یکی جیغ کشید که نزدیک بود به یه شلوار دیگه محتاج بشم
نا باور دیدم ساحل بوده که دیروز غایب بوده
اون جیغ رو هم ساحل کشیده بود و اسمم رو صدا زده بود چشم غره ای بهش رفتم
کیارش_به فرما نیومده کشته مرده داده
پری_دیدی گفتم خوشگله که جیغ کشیدی خاک تو سر ندیده ت
ثنا_استاد که هنوز اسم شو نگفته تو از کجا میدونی
"ساحل"
وقتی اسمشو صدا زدم اول یه چشم غره جانانه بهم رفت که فهمیدم به خاطر جیغ مه خو چیکار کنم ذوق زده شدم
بعد با یه لبخند دختر کش سلام کرد و نشست و گفت _دیروز چرا نیومدی
من_یه تصادف کوچیک کردم دیر رسیدم
اخماش تو هم رفت_باز تا نصف شب نشستی درس خوندی
_خب چیکار کنم صبح که پاسگاه بودم نشد بخونم
_کتاباتونو باز کنید
تازه یادم افتاد که تو کلاسیم
پری با آرنج ش زد تو پهلوم و گفت _تورو از کجا میشناسع، تو اسمشو از کجا میدونی
یه لبخند شیطانی زدم و ابرو مو بالا ذادم و به صندلی م تکیه دادم _خب دیگه
پری _خیلی بدی بگو از کجا همو میشناسین
_نمیگم الانم درستو بخون تا پوست تو نکنده
ایشی گفت و به درس گوش داد
وقتی کلاس تموم شد رفتم پیشش
سپهر _چرا دیشب خونه نیومدی
_اپارتمان عمو سعید بودم
_اها
_سپهر
_بله
۳.۱k
۱۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.