whyhim

#why_him

part:84

چند دقیقه ای بود منتظر وایستاده بودیم ولی کسی نیومد تو همین حال در اتاق زده شد.
آروم از روی کاناپه بلند شدم و به سمت در رفتم و آروم درو باز کردم که کای رو دیدم.

کای:خانم حالتون خوبه؟

آنالی:من خوبم جونگ کوک هم اومده؟

کای:آقا پایین هستن و دارن جلوی بادیگاردای تهیونگ رو میگیرن.
لطفاً بیاید زود تر بریم.

آنالی:اول ملین رو ببر اون بارداره و هر لحظه ممکنه حالش‌ بد بشه.

کای:اما خانوم!

آنالی:من از در پشتی میرم تو ملین رو ببر!

کای:چشم!

آنالی: وقتی کای و ملین رفتن آروم از اتاق خارج شدم و سمت در پشتی رفتم آروم درو باز کردم که دستی روی شونم قرار گرفت آروم به پشت برگشتم که با تهیونگ مواجه شدم.

تهیونگ:جایی می‌رفتی خوشگله؟

آنالی: ت تو مگه بیهوش نبودی؟

تهیونگ:اوممم فکر کردی من میتونم تورو به این راحتی از دست بدم.

آنالی:چی از جونم میخوای؟

تهیونگ:خودتو میخوام قشنگم.
حالا هم خفه شو تا با هم ببینیم کسی که خیلی دوستش داری کاری واسه نجاتت می‌کنه.

آنالی:محکم منو گرفت و به سمت جای که جونگ‌کوک بود برد.

تهیونگ: آقای جئون اگه میخوای دختر کوچولوت زنده بمونه به افرادت بگو سلاح‌ هاشون رو بندازن.

ادامه دارد..............∆
دیدگاه ها (۰)

#why_himpart:85جونگ‌کوک:سلاح هاتون رو بندازین.کای:اما ارباب!...

#why_himpart:86آنالی: جونگ کوک!جونگ کوک: جانم؟آنالی:برای تهی...

#why_himpart:83تهیونگ:اوو ممنونم.آنالی: خواهش میکنم.لیوان رو...

#why_himpart:82,صبح شده بود دیشب از فکر اینکه چطوری بخوام دا...

#why_him part:81آنالی:با عصبانیت از پله ها بالا رفتم و وارد ...

#why_him part:79آرتو:من درو باز میکنم.جونگ‌کوک:هوم خوش اومدی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط