آزمایش عشق

part7


««دوباره اشک توی چشمام جمع شد و با هق هق گفتم :«
آ.ت :« لارا شوگا به من خیانت کرده ...دیگه مال من نیست...
لارا:« چی داری میگی ؟! منظورت چیه؟
آ.ت:« اون....+گریه+ به کالورا علاقه پیدا کرده ...
لارا:« تو مطمعنی؟
آ.ت:« یک نفر بهم مدرک نشون داد ...
لارا:« کی؟؟؟
ا.ت:« منم نمی‌شناسمش اما گفته بود ساعت ۷ برم پیشش و وقتی رفتم عکسای دو نفره شوگا و کالورا رو نشونم داد...😭😭
لارا:« باورم نمیشه شوگا همچین کاری کرده باشه ....
ولی به نظرم بهتره هنوزم قضاوت نکنی ... فردا برو محل کارش و باهاش حرفاتو بزن ... شاید توضیح داشته باشه...

««« پریدم وسط حرفش و گفتم ...

آ.ت :« چ توضیحی؟؟؟ مگه همچین کاری توضیح داره😭😭😭
«««لارا بغلم کرد و با حرفای آرامش بخشش سعی کرد آرومم کنه ... و تقریبا متقاعدم کرد تا فردا برم محل کار شوگا و همه چیو بهش بگم...
فردا صبح :« با چشمای قرمز لباسامو پوشیدم و به سمت در راه افتادم تا برم ...
لارا:« مطمعنی منو لازم نداری؟
آ.ت:« آره مرسی که هستی:)
««« سوار اتوبوس شدم و به سمت محل کار شوگا رفتم....
سکوت راهرو محل کارش با کفشای پاشنه بلند من شکسته شده بود ...
در اتاقش رو باز کردم ....
و همزمان با باز شدن در قلبمم مثل شیشه ترک خورد ....
من برای اولین بار توسط مردی که دنیام شده بود شکستم ....
اونم به بدترین شیوه ممکن...
کالورا که با ناز روی پاهای شوگا نشسته
بود و شوگا هم با همون نگاهی که خیلی وقت پیش مال من بود داشت نگاهش میکرد....
وقتی متوجه من شد اون نگاهش تبدیل شد به نگاهی پر از ترس و استرس و عذاب وجدان ....
اما دیگه اینا برای من مهم نبود....
دیگه حتی یک لحظه ام نمی‌خواستم اونجا باشم ...
پس....
دیدگاه ها (۳)

آزمایش عشق

آزمایش عشق

آزمایش عشق

آزمایش عشق

سه پارتی هیسونگ p۲

دو رقیب عشقیپارت ۲«ا/ت ویو»ا/ت: میدونم تهیونگ ببخشید...میشه ...

پارت ۱ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط