tough love part57 🗝️🪦⛓️🫦
tough love part57 🗝️🪦⛓️🫦
از زبان ات
رماله یدفه افتاد به پاهام و سمتم خم شد داشت چیکار می کرد؟
رمال: تو... (با منه؟ یا خدا)
تو عروس شیطانی اگه بخوای باهاش ازدواج کنی (کیو می گفت؟)
اگه می خوای خودتو از این زنجیر فولادی که دست و پاهاتو به هم بستن باز کنی فقط یه راه وجود داره (کدوم زنجیر این چی میگه؟
می خوای کمکت کنم که بتونی راه درستو پیدا کنی؟ راهی که پایانش کلیدیه که خودتو از بدبختی ها نجات بدی...
برای این کار باید فالتو بگیرم تا از آیندت خبر داشته باشم می خوای فالتو بگیرم ببینی آخر این ازدواج که سه روز دیگه برپا میشه چی میشه؟
تهیونگ: نه خانوم لطفاً زحمت نکش (از تو جیبش اسکناس درآورد سمت رمال گرفت اما زن پسش زد)
رمال: نه نه نه
من برای این عروس خانومی که قراره زندگیشو نابود کنی پولی ازت نمیگرم دستتو بنداز شیطان تماس با تو موهای تنمو سیخ میکنه فاصله بگیر
➕: تهیونگ اشکالی نداره بزار دیگهههه
اجازه بده فالمو بگیره ببین همیشه برای من درست درمیاد من مطمئنم درباره ی خوشبختی مونه
تهیونگ: خیلی خب اگه تو انقدر اصرار میکنی باشه
اما بزار بهت بگم خیلی به این جور چیزا اعتقاد نداشته باش همشون خرافاته
رمال: خرافات دیگه چیه خودت که یه پا رمالی
عروس خوشگله دستتو بزار تو دستم تا مسیر زندگیتو نشونت بدم
با ذوق و کنجکاوی دستمو گزاشتم تو دستش
رمال: دقیقا همین چند وقت پیش سالگرد ازدواجت بوده که خوب پیش نمیره
سه سال پیش یه مرد سر راهت قرار گرفته که اگه از دستش بدی یعنی زندگیتو بیهوده از دست دادی...
فقط اونکه می تونه خوشبختت کنه کلید خوشبختیت دست اونه... اینو ولشش به درد تو نمی خوره فقط می خواد ازت سو استفاده کنه (با چشماش به تهیونگ اشاره می کرد)
می خوای اسم اون مرد رو بهت بگم؟
قطعا با این اشاره هایی که کرده می خواست بگه جونگ کوکه اما باز ممکنه یه درد دیگه باشه مثلاً تهیونگ چون یه سال پیشم با اون آشنا شدم
اما از کجا اینا رو درباره ی من می دونست ترس وجودمو فرا گرفته بود موهام به تنم میخکوب بود
➕: اون مرد کیه؟
رمال برای چند ثانیه مثل ارواح بهم خیره شده بود بعد یه نیشخندی گوشه ی لبش نشست به کف دستم خیره شد
تهیونگ: نه بابا از کی از روی کف دست میشه فهمید طرف کیه؟ پوزخندای شیطانی می زد که براش چشم غره ای رفتم که ساکت شه و تمرکز رو بهم نزنه
➕: اون مرد کیه می خوام بدونم اسمش چیه؟
رمال: واقعاً می خوای بدونی کیه؟ بعدش پشیمون نمیشی؟
➕: نه پشیمون نمیشم می خوام بدونم اون مرد کیه
رمال: یکم فکر کن
حتی تعداد بچه های آیندتونم می تونم بشمرم اگه فقط چشماتو باز کنی و ببینی فقط به اون مرد تعلق داری میگم چندتا بچه ازش داری
درباره ی بچه ها بیشتر کنجکاو بودم که ببینم قراره چندتا بچه به دنیا بیارم
شرط
۱۰۰ لایک ۱۰۰ کام
از زبان ات
رماله یدفه افتاد به پاهام و سمتم خم شد داشت چیکار می کرد؟
رمال: تو... (با منه؟ یا خدا)
تو عروس شیطانی اگه بخوای باهاش ازدواج کنی (کیو می گفت؟)
اگه می خوای خودتو از این زنجیر فولادی که دست و پاهاتو به هم بستن باز کنی فقط یه راه وجود داره (کدوم زنجیر این چی میگه؟
می خوای کمکت کنم که بتونی راه درستو پیدا کنی؟ راهی که پایانش کلیدیه که خودتو از بدبختی ها نجات بدی...
برای این کار باید فالتو بگیرم تا از آیندت خبر داشته باشم می خوای فالتو بگیرم ببینی آخر این ازدواج که سه روز دیگه برپا میشه چی میشه؟
تهیونگ: نه خانوم لطفاً زحمت نکش (از تو جیبش اسکناس درآورد سمت رمال گرفت اما زن پسش زد)
رمال: نه نه نه
من برای این عروس خانومی که قراره زندگیشو نابود کنی پولی ازت نمیگرم دستتو بنداز شیطان تماس با تو موهای تنمو سیخ میکنه فاصله بگیر
➕: تهیونگ اشکالی نداره بزار دیگهههه
اجازه بده فالمو بگیره ببین همیشه برای من درست درمیاد من مطمئنم درباره ی خوشبختی مونه
تهیونگ: خیلی خب اگه تو انقدر اصرار میکنی باشه
اما بزار بهت بگم خیلی به این جور چیزا اعتقاد نداشته باش همشون خرافاته
رمال: خرافات دیگه چیه خودت که یه پا رمالی
عروس خوشگله دستتو بزار تو دستم تا مسیر زندگیتو نشونت بدم
با ذوق و کنجکاوی دستمو گزاشتم تو دستش
رمال: دقیقا همین چند وقت پیش سالگرد ازدواجت بوده که خوب پیش نمیره
سه سال پیش یه مرد سر راهت قرار گرفته که اگه از دستش بدی یعنی زندگیتو بیهوده از دست دادی...
فقط اونکه می تونه خوشبختت کنه کلید خوشبختیت دست اونه... اینو ولشش به درد تو نمی خوره فقط می خواد ازت سو استفاده کنه (با چشماش به تهیونگ اشاره می کرد)
می خوای اسم اون مرد رو بهت بگم؟
قطعا با این اشاره هایی که کرده می خواست بگه جونگ کوکه اما باز ممکنه یه درد دیگه باشه مثلاً تهیونگ چون یه سال پیشم با اون آشنا شدم
اما از کجا اینا رو درباره ی من می دونست ترس وجودمو فرا گرفته بود موهام به تنم میخکوب بود
➕: اون مرد کیه؟
رمال برای چند ثانیه مثل ارواح بهم خیره شده بود بعد یه نیشخندی گوشه ی لبش نشست به کف دستم خیره شد
تهیونگ: نه بابا از کی از روی کف دست میشه فهمید طرف کیه؟ پوزخندای شیطانی می زد که براش چشم غره ای رفتم که ساکت شه و تمرکز رو بهم نزنه
➕: اون مرد کیه می خوام بدونم اسمش چیه؟
رمال: واقعاً می خوای بدونی کیه؟ بعدش پشیمون نمیشی؟
➕: نه پشیمون نمیشم می خوام بدونم اون مرد کیه
رمال: یکم فکر کن
حتی تعداد بچه های آیندتونم می تونم بشمرم اگه فقط چشماتو باز کنی و ببینی فقط به اون مرد تعلق داری میگم چندتا بچه ازش داری
درباره ی بچه ها بیشتر کنجکاو بودم که ببینم قراره چندتا بچه به دنیا بیارم
شرط
۱۰۰ لایک ۱۰۰ کام
۴۵.۱k
۲۹ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.