when he cheats on you.....!
when he cheats on you.....!
وقتی بهت خیانت میکنه....!
ویو یه هفته بعد ....
ویو آ.ت
بلخره یه هفته گذشت و اون روز فرا رسید.
بچه رو گذاشتم خونه بورام .
راه افتادم ؛رسیدم کلیدمو در آوردم و در رو باز کردم .
بلا فاصله بوی الکل پیچید
ا.ت:تهیونگگگگ (داد)
با خودت چی کار کردی مرد ؟
تهیونگ:ا.ت....من ......مع....معذ....معذر......معذرت میخوام......م....من .....دو....دوست ....دا ....دارم
و....ولم.....نکن....
ا.ت:باشه ولی من میخوام ازت طلاق بگیرم
تهیونگ:......چ.....چی ......می.....میگی....؟
ا.....ت.....ا
ا.ت:بهتره بری بخوابی
ویو آ.ت
تهیونگ رو بردم تو اتاق گذاشتمش رو تخت که بخوابه.
دو ساعت بعد
ا.ت داشتم براش غذا درست میکردم
که یهو دستی رو دور کمر دیدم
ا.ت :تهیونگ دستتو
تهیونگ:آ.ت حرفای که بهم زدی راست بود ؟
ا.ت:آره میخوام طلاق بگیرم
تهیونگ :ا.ت چرا ؟ من پدر شدم میخوام بچمو خودم بزرگ کنم
ا.ت:پدر .....پدر.....تو اگه پدر بودی زن بچتو ول نمیکردی بری دنبال دختر بازی
خوب ا.ت از خونه میره
ویو تهیونگ
من گلمو از دست دادم (با بغض)
نهههه نمیشهههه
گوشی تهیونگ زنگ میخوره (من صدا زنگ بلد نیست:/)
تهیونگ :بله
پرستار :آقای کیم تهیونگ
تهیونگ:خودمم
پرستار:
خو دیگه بمونه برا شب
بچه ها من نتونستم بزارم دیر ادامشو چون
خونه نبودم و مشکل برا پیش اومده بود .
ادامه هی فیک اجباری ولی عاشقانه رو میزارم
وقتی بهت خیانت میکنه....!
ویو یه هفته بعد ....
ویو آ.ت
بلخره یه هفته گذشت و اون روز فرا رسید.
بچه رو گذاشتم خونه بورام .
راه افتادم ؛رسیدم کلیدمو در آوردم و در رو باز کردم .
بلا فاصله بوی الکل پیچید
ا.ت:تهیونگگگگ (داد)
با خودت چی کار کردی مرد ؟
تهیونگ:ا.ت....من ......مع....معذ....معذر......معذرت میخوام......م....من .....دو....دوست ....دا ....دارم
و....ولم.....نکن....
ا.ت:باشه ولی من میخوام ازت طلاق بگیرم
تهیونگ:......چ.....چی ......می.....میگی....؟
ا.....ت.....ا
ا.ت:بهتره بری بخوابی
ویو آ.ت
تهیونگ رو بردم تو اتاق گذاشتمش رو تخت که بخوابه.
دو ساعت بعد
ا.ت داشتم براش غذا درست میکردم
که یهو دستی رو دور کمر دیدم
ا.ت :تهیونگ دستتو
تهیونگ:آ.ت حرفای که بهم زدی راست بود ؟
ا.ت:آره میخوام طلاق بگیرم
تهیونگ :ا.ت چرا ؟ من پدر شدم میخوام بچمو خودم بزرگ کنم
ا.ت:پدر .....پدر.....تو اگه پدر بودی زن بچتو ول نمیکردی بری دنبال دختر بازی
خوب ا.ت از خونه میره
ویو تهیونگ
من گلمو از دست دادم (با بغض)
نهههه نمیشهههه
گوشی تهیونگ زنگ میخوره (من صدا زنگ بلد نیست:/)
تهیونگ :بله
پرستار :آقای کیم تهیونگ
تهیونگ:خودمم
پرستار:
خو دیگه بمونه برا شب
بچه ها من نتونستم بزارم دیر ادامشو چون
خونه نبودم و مشکل برا پیش اومده بود .
ادامه هی فیک اجباری ولی عاشقانه رو میزارم
۱۵.۶k
۲۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.