My wild boy fired

" My wild boy fired "
Part : ۴



همه به ما نگاه میکردن و در گوش هم پچ پچ میکردن و سعی میکردن باهامون چشم تو چشم نشن انگاری ازمون میترسیدن که در کلاس باز شد و یه دختر نمیخوام ازش تعریف کنم ولی قیافه بدی نداشت موهاش مشکی و بلندش تا بالای باس--نش بود و چند تا موج بزرگ داشت چشماش قهوه ای شکلاتی بود و در کل چهره‌اش خوب بود اومد کنارم وایساد خیلی تعجب کردم این چشه مگه ازم نمیترسه..هه...*نیشخند*

+ببخشید

تهیونگ سرش رو برگردوند به سمت ات و سر تا پاشو آنالیز کرد

–فرمایش*سرد*
+اینجا جای منه
–*نیشخند صدا دار به همراه خنده*
+چرا میخدی؟*پوکر*
–ببینم جوجه عقلتو از دست دادی؟
+چی..درست صحبت کن...درضمن اینجا جای منه و من همیشه اینجا میشینم *اخم*
–آه..که این طور..جونگ کوک..نظر تو چیه
@فکر میکنم این خانم کوچولو نمیدونه کی هستیم*نیشخند*
@خانم کوچولو میدونی چرا انتقالی گرفتیم؟*رو به ات*
+*اخم*
@راستش رو بخوای این آقا *اشاره به تهیونگ*آدم کشته
+چ.چی*ترسیده*

ات چند قدن عقب رفت که تهیونگ از جاش بلند شد رفت سمت ات و ات هم هی عقب تر میرفت تا اینکه به دیوار خرد و فاصله چندانی بینشون نبود همه ی بچه ها ترسیده بودن و یه گوشه کلاس وایساده بودن و تماشا میکردن تهیونگ به ات نزدیک تر شد و یه دستش رو به دیوار چسبوند صورتش رو به صورت ات نزدیک کرد

–چیه ترسیدی*نیشخند*
+......‌.
–نمیخوای جواب بدی..اون موقع که خوب زبون داشتی
+......
–تو که دلت نمیخواد بمیری نه؟
+من ازت نمیترسم*جدی*
–میدونم دوست نداری اتفاقی برات بیفته پی سرت توی لاک خودت باشه
+*زل زده بود به تهیونگ*
–هوم
+*نگاهش رو از تهیونگ گرفت*
–خوبه

تهیونگ ات ات دور شد و نگاهش رو به سمت بقیه بچه های کلاس داد

–نمایش میبینین؟

همه ترسیدن و پراکنده شدن که تهیونگ........



ادامه دارد........


ببخشید این چند روز نتونستم پارت بزارم
دیدگاه ها (۶)

" My wild boy fired " Part : ۵ ...

پرفایل عوض شد گمم نکنید😉

" My wild boy fired " Part : ۳...

" My wild boy fired " Part : ۲...

گل وحشی منپارت ۴ تهیونگ: خوبه....و درضم اینکه اینجا نباید دا...

[love triangle][مثلث عشقی] Part-۱. ...

پارت ۲....:)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط