نحس
part21
با قدم های بلند و با فشار پر از عصبانیت راه میرفت و صداهای مبهومی از پشت میشنید ولی شاید بگیم غیر ممکن بود این دو به هم برسن چرا که همونطور پسر پشت سرش میدویید اون هم با قدم های بزرگ فاصله ای که پسر داشت از بین میبرد رو دوباره برمیگردوند به در عمارت رسید تنها صدایی که قبل از ورودش شنید تهیونگ بود
# جیمیناااااا وایسا
تهیونگ یجورایی داشت داد میزد
جیمین میدونست تو ذهن تهیونگ چی میگذشت و فکر میکرد که اون می خواد چیکار کنه ولی عمرا اگه قصدش اون بوده باشه
به هر حال جیسون دوست اون دو هم حساب میشد
وارد عمارت شد و در رو محکم باز کرد که به دیوار های پشت در برخورد کردن و ترک ایجاد کردن جئون بزرگ که تا الان نشسته بود پاشد و با دیدن جیمین نیشخندی روی لبش اومد
$ چیشده جیمین شی چرا چشمات قرمزه ؟
اون نیشخند،تقریبا 99 درصد ادمای زندگیش از این نیشخند متنفر بودن
جیمین نفسش رو با خشم بیرون داد و با صدای خش دار و بمی گفت
% جیسون،کجاست ؟
جیمین جیسون رو تاکید وار گفت طوری که حتی توی بدن جئون هم لرزه ی خفیفی افتاد ولی جئون جذبه ی خاصی داشت پس دوباره با اون نیشخند سعی کرد لرزه ای که به دلش افتاد رو پنهون کنه
$ عاااااا جیمین شی فک نمیکنی اول باید اتاقشو میگشتی ؟
% چی میگی تو
جیمین هنوز صداش همون بود و حتی هر لحظه صدای خش خش تو صداش بیشتر هم میشد انقدر عصبانی بود که نفس هاش هم به خس خس افتاده بود و نمیتونست درست نفس بکشه
# جیمین شی
تهیونگ وارد شد و هر دو خداروشکر کردن چون جئون نمی خواست به دست یه ایدل که هر لحظه داشت رگ روانی بودنش بالا میزد کشته بشه و جیمین هم نمی خواست به عنوان یک ایدل قاتل شناخته شه
تهیونگ نزدیک گوش جیمین شد و با صدایی اروم و دل نشین به جیمین تذکر داد
# جیمینا اروم باش خب ؟ با هم حلش میکنیم
جیمین فقط سری تکون داد نفس هاش هنوز خس خس داشت ولی با حرف تهیونگ و صدای دلنشینش ارومش کرده بود حداقل به لطف تهیونگ دیگه قصد کشتن جئون رو نداشت ( جیمته 🌚)الان فقط تا حد مرگ زدنش بود
# چی میگی جئون عین ادم حرف بزن
$ دارم میگم شما تو اتاقش هیچی پیدا نکردین ؟
# باید چیزی پیدا میکردیم
جئون با قاطعیت و جدی گفت
$ اره باید پیدا میکردین
# مثلا چی
$ مثل یه نامه
همون لحظه بود که اون دو خرد شدن اگر جونگکوک تنهایی اون نامه رو میخوند مطمئنن روانی میشد اونا نمیدونستن تو اون نامه چیه ولی با وجود اینکه جئون از این قضیه خبر داشت به نظر می اومد که چیز خوبی نیست
تهیونگ و جیمین به هم نگاه کردن تو چشمای هر دو ترس دیده می شد نه از جئون نه از قتل خودشون یا کتک خوردنشون فقط و فقط از دو چیز جیسون اون ادمی که فکر میکردن نیست و جونگکوک با خوندن اون نامه روانی شه از هردو خیلی خیلی میترسیدن به هر حال جیسون دوست اونا هم حساب می شد
$ هِه پس انگاری که پیداش کردین ولی توش رو نخوندین مهم ترین چیز اون بود
_ مگه چی نوشته
با صدایی که اومد همه برگشتن سمتش جئون با نیشخند و جیمین و تهیونگ با نگرانی
جونگکوک تو چشمای هر سه نگاه کرد و با کنجکاوی فراوان شروع کرد تا نامه رو باز کنه
# ج..جونگ ..کوک
_ تهیونگ میدونی چی نوشته ؟
#نه جونگکوک هر دومون نمیدونیم ولی ازت خواهش میکنم بازش نکن
_ چرا هیونگ؟ می خوام ببینم جیسون چی نوشته
جونگکوک رو به پدرش برگشت و گفت
_ جیسون نوشته دیگه ؟
$ اره پسرم خود خودش نوشته
جونگ کوک نامه رو باز کرد و شروع کرد به خوندن
ادامه دارد....
سیلااااام چطورین ؟ ببخشید قرار بود جمعه 5 تا پارت بزارم ولی اصلا ویسگونم هنگ کرده بود و هی میگفت حساب کاربریت اشتباس هیچکی هم گزارشم نداده بود بعد از درست شدنش چک کردم الان یه پارت دیگه میزارم فقط نامه جیسون و یکن توضیح فردا اون 5 پارت که قول بود رو میزارم
با قدم های بلند و با فشار پر از عصبانیت راه میرفت و صداهای مبهومی از پشت میشنید ولی شاید بگیم غیر ممکن بود این دو به هم برسن چرا که همونطور پسر پشت سرش میدویید اون هم با قدم های بزرگ فاصله ای که پسر داشت از بین میبرد رو دوباره برمیگردوند به در عمارت رسید تنها صدایی که قبل از ورودش شنید تهیونگ بود
# جیمیناااااا وایسا
تهیونگ یجورایی داشت داد میزد
جیمین میدونست تو ذهن تهیونگ چی میگذشت و فکر میکرد که اون می خواد چیکار کنه ولی عمرا اگه قصدش اون بوده باشه
به هر حال جیسون دوست اون دو هم حساب میشد
وارد عمارت شد و در رو محکم باز کرد که به دیوار های پشت در برخورد کردن و ترک ایجاد کردن جئون بزرگ که تا الان نشسته بود پاشد و با دیدن جیمین نیشخندی روی لبش اومد
$ چیشده جیمین شی چرا چشمات قرمزه ؟
اون نیشخند،تقریبا 99 درصد ادمای زندگیش از این نیشخند متنفر بودن
جیمین نفسش رو با خشم بیرون داد و با صدای خش دار و بمی گفت
% جیسون،کجاست ؟
جیمین جیسون رو تاکید وار گفت طوری که حتی توی بدن جئون هم لرزه ی خفیفی افتاد ولی جئون جذبه ی خاصی داشت پس دوباره با اون نیشخند سعی کرد لرزه ای که به دلش افتاد رو پنهون کنه
$ عاااااا جیمین شی فک نمیکنی اول باید اتاقشو میگشتی ؟
% چی میگی تو
جیمین هنوز صداش همون بود و حتی هر لحظه صدای خش خش تو صداش بیشتر هم میشد انقدر عصبانی بود که نفس هاش هم به خس خس افتاده بود و نمیتونست درست نفس بکشه
# جیمین شی
تهیونگ وارد شد و هر دو خداروشکر کردن چون جئون نمی خواست به دست یه ایدل که هر لحظه داشت رگ روانی بودنش بالا میزد کشته بشه و جیمین هم نمی خواست به عنوان یک ایدل قاتل شناخته شه
تهیونگ نزدیک گوش جیمین شد و با صدایی اروم و دل نشین به جیمین تذکر داد
# جیمینا اروم باش خب ؟ با هم حلش میکنیم
جیمین فقط سری تکون داد نفس هاش هنوز خس خس داشت ولی با حرف تهیونگ و صدای دلنشینش ارومش کرده بود حداقل به لطف تهیونگ دیگه قصد کشتن جئون رو نداشت ( جیمته 🌚)الان فقط تا حد مرگ زدنش بود
# چی میگی جئون عین ادم حرف بزن
$ دارم میگم شما تو اتاقش هیچی پیدا نکردین ؟
# باید چیزی پیدا میکردیم
جئون با قاطعیت و جدی گفت
$ اره باید پیدا میکردین
# مثلا چی
$ مثل یه نامه
همون لحظه بود که اون دو خرد شدن اگر جونگکوک تنهایی اون نامه رو میخوند مطمئنن روانی میشد اونا نمیدونستن تو اون نامه چیه ولی با وجود اینکه جئون از این قضیه خبر داشت به نظر می اومد که چیز خوبی نیست
تهیونگ و جیمین به هم نگاه کردن تو چشمای هر دو ترس دیده می شد نه از جئون نه از قتل خودشون یا کتک خوردنشون فقط و فقط از دو چیز جیسون اون ادمی که فکر میکردن نیست و جونگکوک با خوندن اون نامه روانی شه از هردو خیلی خیلی میترسیدن به هر حال جیسون دوست اونا هم حساب می شد
$ هِه پس انگاری که پیداش کردین ولی توش رو نخوندین مهم ترین چیز اون بود
_ مگه چی نوشته
با صدایی که اومد همه برگشتن سمتش جئون با نیشخند و جیمین و تهیونگ با نگرانی
جونگکوک تو چشمای هر سه نگاه کرد و با کنجکاوی فراوان شروع کرد تا نامه رو باز کنه
# ج..جونگ ..کوک
_ تهیونگ میدونی چی نوشته ؟
#نه جونگکوک هر دومون نمیدونیم ولی ازت خواهش میکنم بازش نکن
_ چرا هیونگ؟ می خوام ببینم جیسون چی نوشته
جونگکوک رو به پدرش برگشت و گفت
_ جیسون نوشته دیگه ؟
$ اره پسرم خود خودش نوشته
جونگ کوک نامه رو باز کرد و شروع کرد به خوندن
ادامه دارد....
سیلااااام چطورین ؟ ببخشید قرار بود جمعه 5 تا پارت بزارم ولی اصلا ویسگونم هنگ کرده بود و هی میگفت حساب کاربریت اشتباس هیچکی هم گزارشم نداده بود بعد از درست شدنش چک کردم الان یه پارت دیگه میزارم فقط نامه جیسون و یکن توضیح فردا اون 5 پارت که قول بود رو میزارم
- ۱.۹k
- ۰۸ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط