one Shot (jimin)
p²:
هنوز حرفی از طرفش نشنیده بودم
دیدمش.. پلیور یقهِ اسکیِ قهوه ای رنگش رو به تن کرده بود
بعد از شیش ماه دیده بودمش..سخت بود جلوی خودم رو بگیرم تا اشک هام تمام صورتم رو خیس نکنه
به طرف اومد ، چشماش هنوز هم باعث ضربان قلبم میشد
مژه های بلندش توی تاریکی هم معلوم بود
لب های صورتی و قلوه ایش تَرَک تَرَک شده بود
چشم های گود رفته و رنگ سفید و بی روحش..
ترسیده بودم
دستاش رو دور بازو هام حصار کرد
زخم های روی دستش رو دیدم..هر وقت استرس داشت با ناخن تمام پوست دستش رو زخم میکرد
بهم نزدیک شده بود، خیلی نزدیک..
فاصله رو به صفر رسوند
چونه اش رو روی انحنای شونم گذاشت
دست هاش رو دورم حرکت میداد
با دستم به سر شونش ضربه زدم: یاا جیمین..برو اونور.
حلقه دستاش دورم تنگ تر شد: اشکام رو بیشتر نکن..
قبل از اینکه حرفی از من شنیده بشه ادامه داد: چی باشم برات!؟ چیکار کنم بزاری بمونم!؟ عزیزم.. من میتونم پسر مورد علاقت بشم.. من..بدون تو داغون میشم..اصلا..اون پسر بد توی رمان مورد علاقت میشم.
یا مثل اون پسر عاشق تو داستانت میشم.
میشم اون آدم روانی ای که به خاطر نبودنت به تخت ببندنش تا فاجعه به بار نیاره
خودمو میبندم بهت..با نفست نفس میکشم..ثانیه ایی ازت فاصله نمیگیرم..
گذشته همش اشتباه بوده..وقتی از پیشم رفتی فهمیدم بدون تو نمیتونم. وقتی دیگه تو
ی خونه ندیدمت صدات کردم..ولی نبودی
صداتو میشنیدم از توی اتاقم..میومدم سمتت ولی از بین رفت صدات
واسه دو نفر رزرو میکردم هنوز غذاهام رو..
کِش موت هنوز توی مچمه
ساعت قرار گذاشتمون رمز گوشیمه.
تاریخ تولدت رمز در خونمونه.
نمیخوای که بیشتر بشکنم!؟
شکلات تلخِ من..پیشم باش
اشک هاش لباسمو نَم کرد
دستمو روی گردنش کشیدم..زخم بود! مثل اینکه زخم کردن خودش موقع استرس بیشتر شده بود!
اشک هام رو که از خیلی وقت پیش شروع به ریختن کرده بود رو توی گردنش قایم کردم
صداش رو آروم کرد و زمزمه وار ادامه داد: برگرد پیشم فرشتهِ بی بالِ من
باختم..دوباره به صداش، چشماش،لباش و صدای ضربان قلبش باختم
این تنها باختی بود که عاشقش بودم!!
اینم اون تک پارتی(که البته دوپارتی شد) از جیمین که درخواست داده بودین..
خدمت شوما:>
هنوز حرفی از طرفش نشنیده بودم
دیدمش.. پلیور یقهِ اسکیِ قهوه ای رنگش رو به تن کرده بود
بعد از شیش ماه دیده بودمش..سخت بود جلوی خودم رو بگیرم تا اشک هام تمام صورتم رو خیس نکنه
به طرف اومد ، چشماش هنوز هم باعث ضربان قلبم میشد
مژه های بلندش توی تاریکی هم معلوم بود
لب های صورتی و قلوه ایش تَرَک تَرَک شده بود
چشم های گود رفته و رنگ سفید و بی روحش..
ترسیده بودم
دستاش رو دور بازو هام حصار کرد
زخم های روی دستش رو دیدم..هر وقت استرس داشت با ناخن تمام پوست دستش رو زخم میکرد
بهم نزدیک شده بود، خیلی نزدیک..
فاصله رو به صفر رسوند
چونه اش رو روی انحنای شونم گذاشت
دست هاش رو دورم حرکت میداد
با دستم به سر شونش ضربه زدم: یاا جیمین..برو اونور.
حلقه دستاش دورم تنگ تر شد: اشکام رو بیشتر نکن..
قبل از اینکه حرفی از من شنیده بشه ادامه داد: چی باشم برات!؟ چیکار کنم بزاری بمونم!؟ عزیزم.. من میتونم پسر مورد علاقت بشم.. من..بدون تو داغون میشم..اصلا..اون پسر بد توی رمان مورد علاقت میشم.
یا مثل اون پسر عاشق تو داستانت میشم.
میشم اون آدم روانی ای که به خاطر نبودنت به تخت ببندنش تا فاجعه به بار نیاره
خودمو میبندم بهت..با نفست نفس میکشم..ثانیه ایی ازت فاصله نمیگیرم..
گذشته همش اشتباه بوده..وقتی از پیشم رفتی فهمیدم بدون تو نمیتونم. وقتی دیگه تو
ی خونه ندیدمت صدات کردم..ولی نبودی
صداتو میشنیدم از توی اتاقم..میومدم سمتت ولی از بین رفت صدات
واسه دو نفر رزرو میکردم هنوز غذاهام رو..
کِش موت هنوز توی مچمه
ساعت قرار گذاشتمون رمز گوشیمه.
تاریخ تولدت رمز در خونمونه.
نمیخوای که بیشتر بشکنم!؟
شکلات تلخِ من..پیشم باش
اشک هاش لباسمو نَم کرد
دستمو روی گردنش کشیدم..زخم بود! مثل اینکه زخم کردن خودش موقع استرس بیشتر شده بود!
اشک هام رو که از خیلی وقت پیش شروع به ریختن کرده بود رو توی گردنش قایم کردم
صداش رو آروم کرد و زمزمه وار ادامه داد: برگرد پیشم فرشتهِ بی بالِ من
باختم..دوباره به صداش، چشماش،لباش و صدای ضربان قلبش باختم
این تنها باختی بود که عاشقش بودم!!
اینم اون تک پارتی(که البته دوپارتی شد) از جیمین که درخواست داده بودین..
خدمت شوما:>
۱۹.۸k
۰۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.